نوروز در انديشه وشعر ايت الله خميني
باد نوروز وزيده است به كوه و صحرا
جامه عيد بپوشند، چه شاه و چه گدا
بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست
نازم آن مطرب مجلس كه بود قبله نما
صوفى و عارف از اين باديه دور افتادند
جام مى گير ز مطرب، كه روى سوى صفا
همه در عيد به صحرا و گلستان بروند
من سرمست زميخانه كنم رو به خدا
عيد نوروز مبارك به غنى و درويش
يار دلدار! زبتخانه درى رابگشا
گرمرا ره به در پير خرابات دهى
به سروجان به سويش راه نوردم نه به پا
سالها در صف ارباب عمائم بودم
تا به دلدار رسيدم، نكنم باز خطا
ايت الله خميني ضمن مبارک شمردن عيد نوروز بر فقير و غني پوشيدن جامه نو در اين ايام، و رفتن به کوه و صحرا و باغ و بستان را ستوده است (اگه امکانش هست اين مداحي و حد اقل اين ايام نگذاريد نه اينکه بده و لي بقولي هر سخن جايي و هر نکته مکاني دارد) عيد بر شما و خانوا ده ي محترم مبارک