دیده اید کسانی را که روی یک طناب باریک راه می روند؟ کوچکترین حرکت نامناسبی مساوی است با سقوط و مرگ آنها. این افراد هنرمند هستند. و گرنه کسی که روی زمین صاف و وسیع و بدون مانع مشغول راه رفتن است که هنری نکرده است!
زندگی جدید (دوران متأهلی) را باید یک "هنر" محسوب نمود. در دوران مجردی ، چون فرد تقریباً آزاد است و می تواند هر جور دلش خواست رفتار نماید (آزادی نه از حیث عقلی یا دینی ، بلکه از این حیث که چون شریک زندگی ندارد لذا رفتارهایش به کس دیگری ارتباط کلی پیدا نمی کند) ، مثل کسی که روی زمین صاف راه می رود. لذا هنری نکرده است. هنر آنجاست که انسان بتواند طوری عمل کند که رفتارهایش ، موجب ناراحتی کس دیگری که زندگی اش با زندگی او درهم تنیده است نشود.
پس دوران مجردی ، را میتوان دورانی از زندگی در نظر گرفت که نیاز به هنرمند بودن ندارد (از جهت خاصی که موضوع بحث ماست). اما دوران متآهلی ، دورانی است که اگر هنر لازم را نداشته باشی ، هم به خودت ، هم به شریک زندگی ات ، و هم به فرزندانی که بعدها قرار است در این آشیانه رشد و نمو کنند لطمه خواهی زد. این هنر هم باید مثل هر هنر دیگری ، آموخته شود و گرنه هیچکس هنرمند بالفعل به دنیا نمی آید. سعی و تمرین خستگی ناپذیر برای کسب مهارت در این هنر ، وظیفه ماست.
از جهتی دیگر ، آنچه در مورد "رابطه" انسان با همه اشیاء جهان ، ( چه موجودات مادی ، حیوانات ، انسانها ، حتی خود انسان ، و خداوند) میتواند به عنوان محور رابطه ، قرار بگیرد ، ادب است. ادب در برخورد با طبیعت ، ادب در برخورد با موجودات زنده ، ادب در برخورد با نفس و بدن خودمان ، ادب در برخورد با همسر و فرزند و ...
ادب را، همانند عدالت ، می توانیم یک ضابطه کلی در ارتباط خودمان با هر یک از اشیاء در نظر بگیریم. ضابطه ای که که همه قوانین جزئی و مصادیق کثیرشان را در خود می گنجاند.
اگر ما در برخوردمان با هر شیء از اشیاء موجود در جهان، ادب مربوطه را رعایت کنیم ، در هیچ رابطه ای ، دچار مشکل نخواهیم شد.
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
- زندگی ، پیچیده با ناملایمتی ها است ولی ما باید از استعدادها و توانمندی ها و شرایط و امکاناتمان استفاده کنیم.
- برای رفع مشکلات ، به جای تمرکز بر مشکل ، به حل مشکل فکر و اقدام کنیم.
- در حدیث است که: مؤمن مانند کوه استوار است و تندبادها او را نمی لرزاند. به گلزار شهدا برویم ببینم که نوجوانان و جوانان چگونه مصادق این حدیث هستند.
- ممکن است الان خسته باشیم ولی اگر خبر دهند که سیل ویرانگری به سوی ما می آید می بینیم که سریع از جا بلند می شویم وسائل را بر می داریم و به اعضای خانواده هم کمک می کنیم کودکی را هم بغل می گیریم و فرار می کنیم. بنابراین قدرت ما بیش از چیزی است که خودمان خبر داریم. باید به خودمان بیاییم.
- دنیا ، دنیای اسباب و علل است. البته خداوند هم فرموده شما حرکت کنید برکتش از من.
- وقتی اراده که اساس کار است را در نظر نگیریم شش هزار روش برای مدیریت هم بلد باشید فایده ندارد به خصوص این که این روش ها را به کار نگیریم و از صرف دانستن انتظار داشته باشیم موفق شویم.