سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جستجوی دانش در هر حال واجب است . [امام صادق علیه السلام]
تخته سیاه
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اعلام مواضع در یک جمله

در زندگی فردی و اجتماعی انسان مسایل زیادی وجود دارند که هر فردی یا گروهی در برابر آنها موضعی برای خودش اتخاذ می کند.
گرچه بنده به قول معروف، عددی نیستم و هیچ نقشی در هیچ جایی ندارم، اما از باب ابراز ارادت به ساحت مقدس بزرگان عالم وجود هم که شده،  میخواهم موضع خودم را در مقابل تمام مسایلی که به هر نحو به فرد یا جامعه مربوط می شود، در یک جمله بیان کنم:

«دوست دارم سرباز سپاهی باشم که فرمانده آن، آقایم علی اصغر (ع) است».

موضع اینجانب در برابر تمام اتفاقات ریز و درشت فردی و اجتماعی، اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... از جمله بالا با دلالتهای التزامی قابل استخراج است. ضمن آنکه فکر می کنم کلمات آن به گونه ای انتخاب شده اند که علاوه بر تعیین موضع، نکات دیگری را هم بیان می کنند.

اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( دوشنبه 91/2/18 :: ساعت 10:2 عصر )
»» گریه عشق

دیده اید که وقتی دو دوست صمیمی پس از مدتها دوری به هم میرسند، همدیگر را در آغوش می گیرند و گریه می کنند؟

و حتماً میدانید که گناه، انسان را از خدا دور می کند.

و مگر قرار خلقت بر این نبوده که انسان و خدا، بهترین و نزدیکترین دوستان هم باشند؟ اما این انسان بود که دور شدن از خداوند را آغاز کرد...

و دوری از خدا، آنقدر سخت است که (اگر بفهمیم) حتی یک لحظه اش هم بسان سالیانی طولانی است...

و مگر توبه و استغفار، به معنی بازگشتن و نزدیک شدن دوباره نیست؟

حالا می دانی که چرا موقع خواندن دعای کمیل، آدم گریه اش می گیرد...

و فرازهای دعای کمیل را که نگاه کنی، می بینی که چقدر عاشقانه است! نجوایی عاشقانه که گویا در آغوش یک دوست، با او گفته می شود...

دوستی که پس از سالها دوری، دوباره به نزدش برگشته ایم... سالهایی که (اگر بفهمیم) چقدر بر ما سخت گذشت...

اینک برگشته ای... پس از سالهای سخت دوری... خودت را در آغوش خدا حس می کنی... و اشک امانت نمیدهد:

فهبنی یا الهی! و سیدی! و مولای! و ربی! صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک؟

و هبنی یا الهی صبرت علی حر نارک فکیف اصبر علی النظر الی کرامتک؟

أم کیف اسکن فی النار و رجایی عفوک؟

فبعزتک یا سیدی و مولای اقسم صادقاً لئن ترکتنی ناطقا

لأضجن الیک بین اهلها ضجیج الآملین

و لأصرخن الیک صراخ المستصرخین

و لأبکین علیک بکاء الفاقدین

و لانادینک أین کنت یا ولی المومنین...

اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( سه شنبه 91/2/12 :: ساعت 9:55 عصر )
»» درد دل حضرت محسن (ع) و حضرت علی اصغر (ع)

بیا تا درد و دل کنیم گریه کنیم ز غصه ها
من از مدینه میگم و تو ماجرای کربلا

درشب بی کسی ما ستاره تا سحر نزد
برا کمک به مادرم حتی پرنده پر نزد

بابام علی کاری نکرد غریبونه یه جا نشست
یه نانجیب به در زد و پهلوی مادرُ شکست

تا آخرین نفس مادرا ز حمایت از ولی می کرد
هزارتا محسن اگه داشت فدایی علی می کرد

از آتیش درخونه شدم با مادرم کباب
اما کسی به تو نداد تو کربلا یه قطره آب

من پشت در با مادرم موندم به زیر دست وپا
تو پیش چشم مادرت رفتی به روی نیزه ها

تو مادرت تو خیمه ها من مادرم به پشت در
مادر تو چشم به راه، مادر من شکسته پر

ماهی تشنه داداش لباتو برهم میزنی
با خنده عاشقونه آتیش به عالم میزنی

اما تو آغوش پدر گلوی من پاره نشد
خواهر من تو مدینه بی گوش و گوشواره نشد

خون منو تو میگیره دامنشو تو عاقبت
وقتی خدا سوال کنه بای ذنب قتلت

عمو تو که تو مدینه یه سینه کوه غم داری
دلم میخواد به من بگی آخه کجا حرم داری

تا مادرم بی حرمه از من نپرس قبرت کجاست
قبرمن و مادر من تو سینه گریه کناست

راستی تو ای گل داداش کجا مگه گهوارته
که میبینم کل زمین دیونه و بیچارته

خونه من تو جنتی، به اسم بین الحرمین
تو یک ضریح شش گوشه رو سینه بابام حسین

خوش به حالت که شش ماهی رو شونه های یاس بودی
یا روی دستای حسین یا ستای عباس بودیی

من که اجل امون نداد باشم کنار خواهرم
تاب کشه داداش حسن دست نوازش رو سرم

خوب شد نبودی ای عمو غربت بابا ببینی
گریه عمه زینبو تو دل صحرا ببینی

خوب شد نبودی ای عمو که دیگه بابا جون نداشت
وقتی دیدم صورتشو رو صورت اکبر گذاشت

خوب شد نبودی ای عمو تا مشک ساقی پاره شد
دست به کمر گرفت بابا خودم دیدم بیچاره شد

آهی کشید غریبونه کنار عباسش نشست
با گریه و با ناله گفت الان دیگه پشتم شکست

منبع: http://www.radepaclip.com/?p=7219

اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( دوشنبه 91/2/11 :: ساعت 9:44 عصر )
»» سرمایه شما چیست؟

شاید از سرمایه، تعریفات متعددی شده باشد. بدیهی است هر کدام از این تعریفات در حوزه خاصی کاربرد دارند (عمدتاً در حوزه اقتصاد).
اما حوزه بحث ما در اینجا، اقتصاد نیست. بلکه چیزی اعم (بزرگتر و کلی تر) از آن است. چیزی که گستره اش مساوی با همه زندگی انسان یا حتی شاید بزرگتر از آن باشد.

لذا اجازه بدهید در حوزه بحث خودمان، سرمایه را اینگونه تعریف کنیم:

«سرمایه، چیزی است که انسان امید دارد با آن بتواند به برخی از آرزوهایش برسد و برخی از مشکلاتش را رفع کند».

واقعاً اگر چنین امیدی به نبود، آیا انسان دنبال به دست آوردن سرمایه (حال، هر چه که باشد) می رفت و در حفظ و ازدیاد آن تلاش می کرد؟
تصور بکنید که انسان نتواند فرضاً با پول، هیچیک از مشکلاتش را رفع کند و یا به هیچیک از خواسته هایش برسد.
در چنین حالتی، آیا کسی دنبال به دست آوردن پول خواهد رفت؟ آیا پول برای کسی ارزشی خواهد داشت؟

سرمایه من، دوست داشتن ذریّه و اولاد حضرت زهرای مزضیه (سلام الله علیها) است.

اگر دو شیء در همه ابعاد شبیه هم باشند و فقط در یک بُعد با هم اختلاف داشته باشند، وقتی شما یکی از آنها را انتخاب می کنید و به آن الویت می دهید یا آن را بیشتر از شی مشابه اش دوست می دارید، در حقیقت به آن بُعد واحدی که آنها در آن با هم اختلاف دارند اهمیت داده اید. زیرا بقیه ابعاد در هر دو مشترک بوده است و از آن جهات تفاوتی با هم نداشته اند.

سید هم یک انسان است و از همه لحاظ ها شبیه بقیه انسانهای دیگر است (این را با مسامحه گفتم، چه بسا یک سید واقعاً با بقیه انسانها تفاوت های اصولی داشته باشد که فعلاً مجال بحث علمی در این زمینه نیست) با این تفاوت که فرزند علی (ع) و فاطمه (س) است.
وقتی شما یک سید را دوست می دارید، در حقیقت علی (ع) و فاطمه (س) را دوست داشته اید و این عین ایمان است که اگر تحلیل شود، به اصل توحید بر می گردد. لذا تلاش در جهت احترام بیشتر به سادات و دوست داشتن قلبی آنها و عرض ارادت به آنها به جمیع اشکال ممکن، تلاش در جهت نزدیکتر شدن به خداوند است و چه سرمایه ای بالاتر از این؟

ضمناً اگر کسی، فرزندان شخصی را دوست بدارد، آن شخص هم او را دوست خواهد داشت. من بارها دیده ام که مادرم، چقدر دوستان مرا دوست دارد و به خاطر اینکه آنها دوست فرزندش هستند، آنها را عزیز و گرامی می دارد.

لذا من راه « دوست داشتن سادات » را برای تقرب یافتن به اهل بیت علیهم السلام، بسیار حائز اهمیت می دانم و این عنصر را تنها سرمایه زندگی خود می دانم (دستم از عمل صالح و اخلاص خالی است و غیر از محبت فرزندان فاطمه (س)، چیز دیگری در بازار دنیا کسب نکرده ام).

راستی، سرمایه شما چیست؟


البته خوانندگان محترم می دانند که این مطلب، در حوزه مسایل فردی و جزئی است. در حوزه مسایل کلان و اجتماعی، باید اشخاص را بر مبنای ملاکهای ارزشی، احراز صلاحیت نمود و به مقتضای ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل عمل نمود.
اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( دوشنبه 91/2/11 :: ساعت 8:23 عصر )
»» پرستوی مهاجرم! چرا ز لانه می روی

< width="468" height="60" data="http://www.askdin.com/attachments/1752d1272396152-parastu.swf" type="application/x-shockwave-flash">

اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( یکشنبه 91/2/3 :: ساعت 9:38 عصر )
»» خدا کیست؟ خدا کجاست؟

شاید برخی افراد تا حالا از این قبیل سئوالات به ذهنشان خطور کرده باشد.
برای پاسخ به این قبیل سئوالات، باید در زمینه منطق و فلسفه کار کنید.

خدا کیست؟

این سئوال، از ماهیت خدا می پرسد. در حالیکه خدا ماهیت ندارد. زیرا ماهیت، مرز وجود است و وجود خداوند بی انتهاست و مرزی ندارد، لذا خداوند ماهیت ندارد و بنابراین نمی توان از چیستی یا کیستی او پرسید.

نکته:
وقتی شما می پرسید «فلان موجود، کیست یا چیست»؟ در حقیقت این سئوال را هم پرسیده اید که «فلان موجود، چه کسی یا چه چیزی نیست».
مثلاً اگر شما بپرسید «این شخص کیست» و جواب این باشد که «او، احمد است»؛ در حقیقت این جواب می گوید که « این شخص، « غیر احمد » (مثلاً حسن، حسین، علی، ... ) نیست».

یا اگر بپرسید «این شی چیست؟» و جواب شما این باشد که «این شیء، کتاب است»، در حقیقت این جواب هم داده شده است که «این شیء ، «غیر کتاب» ( مثل: آجر، قلم، درخت، حیوان، لیوان، ...) نیست».

و این جوابها، وجود شیء را محدود می کند (مرز وجود شیء را مشخص می کند تا از سایر اشیاء متمایز شود). در حالیکه وجود خداوند نامحدود است و حد و مرز ندارد. بنابراین، چنین سئوالی در مورد خداوند قابل طرح نیست. یا به بیان علمی، خداوند ماهیت (کیستی یا چیستی، مرز وجود) ندارد.

خدا کجاست؟
این سئوال، از مکان خداوند می پرسد. « مکان داشتن » از ویژگی های موجودات مادی است. در بین همه موجودات، موجودات مادی پائین ترین رتبه وجودی را دارند. سایر موجودات (که غیر مادی هستند و رتبه وجودی بالاتری دارند) مکان ندارند. مثل فرشته ها، روح، عقل و ... و خدا.

نکته:
یکی از دلایل پائین بودن رتبه وجودی موجودات مادی، محدود بودن ماده در مکان و زمان و ... است. در حالیکه موجودات غیر مادی چون محدودیتهای ماده را ندارند، لذا رتبه وجودی شان بالاتر است.

نکته آخر:
همیشه، «داشتن ها» دلیل بر کمال نیست. برخی وقتها، «نداشتن ها» دلیل بر کمال است. (به عنوان یک مثال آشنا: کسی که جهل نداشته باشد، کمال بیشتری دارد تا کسی که جهل دارد!) چیزهایی مثل مکان، زمان، چیستی و کیستی هم از این دست هستند (یعنی از دسته مفاهیمی که دلالت بر محدودیت می کنند). چیزهایی که « وجود » دارند اما « این مفاهیم» را ندارند، کمال بیشتری دارند تا چیزهایی که « وجود » دارند اما « این مفاهیم» را هم دارند.

اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( جمعه 91/2/1 :: ساعت 12:6 عصر )
»» در قلب پنتاگون!

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

نامه ای از از لایه های امنیتی پنتاگون عبور می کند
و روی میز «پانته آ»، وزیر دفاع آمریکا، قرار می گیرد.
آرم نامه، توجه «پانته آ» را جلب می کند. نامه ای با آرم مقدس سپاه که روی آن نوشته شده بود:
« اگر لازم باشد، از این هم نزدیکتر خواهیم شد».

پانته آ، وزیر دفاع آمریکا


 

 

 

 

 

 

برای شرح بیشتر این موضوع ، اینجا را ببینید.

 

اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( سه شنبه 91/1/29 :: ساعت 11:30 عصر )
»» شیاطین چگونه عمل می کنند؟

ابتدا توضیح معنای دو واژه:
وسواس : این واژه در اصل، به معنی صدای آهسته ای است که از به هم خوردن زینت آلات بر می خیزد. سپس این واژه به هر صدای آهسته ای اطلاق شده است. و بعد از آن، به خطورات و افکار بد و نامطلوبی که در دل و جان انسان پیدا می شود و شبیه صدای آهسته ای است که در گوش فرو می خوانند اطلاق گردیده است.

- خناس :  این واژه به معنی جمع شدن و عقب رفتن است. این به خاطر آن است که شیاطین هنگامی که نام خدا برده می شود، عقب نشینی می کنند. و از آنجایی که این امر غالباً با پنهان شدن توأم است، این واژه به معنی « اختفاء » هم آمده است.

اصولاً شیاطین برنامه های خود را با مخفی کاری می آمیزند، و گاه چنان در گوش جان انسان می دمند، که انسان باور می کند این فکر، فکر خود اوست که از درون جانش جوشیده است و همین باعث اغوا و گمراهی او می شود.

کار شیطان، تزئین (آراستن) و مخفی کردن باطل در لعابی از حق، و دروغ در پوسته ای از راست، و گناه در لباس عبادت، و گمراهی در پوشش هدایت است. خلاصه، هم خود شیاطین مخفی هستند و هم برنامه هایشان پنهان است.

این هشداری است به همه رهروان راه حق که : منتظر نباشند شیاطین را در چهره و قبافه اصلی ببینند، یا برنامه هایشان را در شکل انحرافی مشاهده کنند. هرگز چنین نیست. آنها وسواس خناسند و کارشان حقه و دروغ و نیرنگ و ریاکاری و ظاهرسازی و مخفی کردن حق است.

اگر آنها در چهره اصلی ظاهر شوند، اگر آنها باطل را با حق نیامیزند، و اگر آنها صریح و صاف سخن بگویند، به فرموده حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، لم یخف علی المرتادین: مطلب بر پویندگان راه خدا مخفی نمی شد!!

شیاطین همیشه قسمتی از این (حق) می گیرند و قسمتی از آن (باطل)، و به هم می آمیزند تا بر مردم مسلط شوند. چنان که امیر مومنان علیه السلام در ادامه همان سخن می فرماید: فهنالک یستولی الشیطان علی اولیائه.

اینها همه از یکسو، از سوی دیگر، آیه من الجنة والناس هشدار می دهد که  وسواسان خناس تنها در میان یک گروه و یک جماعت و یک قشر و یک لباس نیستند. بلکه در میان جن و انس پراکنده اندو در هر لباسی و هر جماعتی یافت می شوند. باید مراقب همه آنها بود و باید از شر همه آنها به خداوند پناه برد.
دوستان ناباب، همنشین های منحرف، پیشوایان گمراه و ظالم، کارگزاران جباران و طاغوتیان، نویسندگان و گویندگان فاسد، مکتب های الحادی و التقاطی ظاهر فریب، وسائل ارتباط جمعی وسوسه گر، همه اینها و غیر اینها در مفهوم گسترده وسواس خناس واردند که انسان باید از شر آنها به خداوند پناه برد.

هر لحظه امکان انحراف برای انسان وجود دارد. اصولاً وقتی خداوند به پیامبرش (ص) دستور می دهد: «از شر وسواس خناس به خدا پناه ببر»، دلیل بر امکان گرفتار شدن در دام خناسان و وسوسه گران است. با اینکه رسول خدا (ص) به لطف الهی و با امدادهای غیبی و سپردن خویشتن به خدا، از هر گونه انحرافی بیمه شده بود، ولی با این حال، این آیات را می خواند و به خداوند پناه می برد. در چنین وضعیتی، تکلیف دیگران روشن است!

اما نباید مأیوس شد. زیرا که در مقابل این وسوسه گران مخرب، فرشتگان آسمان به یاری بندگان مومن و رهروان راه حق می آیند و آنان را کمک می کنند: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة.

اما هرگز نباید مغرور شد و خود را بی نیاز از موعظه ، پند، تذکر و امدادهای الهی دانست. باید همیشه به او پناه برد. همیشه بیدار بود و هوشیار!

(برگرفته از تفسیر نمونه، سوره مبارکه ناس)

اللهم عجل لولیک افرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( جمعه 91/1/25 :: ساعت 11:22 عصر )
»» من دیابتم را دوست دارم

هر بیماری، یکسری علامت یا عوارض دارد. من بیماری هایی را که علامت یا عارضه آنها « عطش » است (مثل بیماری دیابت) را دوست دارم.

من دیابتم را دوست دارم، چون علامتش، علامت حالت امام حسین (ع) و فرزندان و یارانشان در روز عاشوراست...

زمانی که به علت DKA (از عوارض خطرناک و کشنده دیابت) در بخش ICU بستری بودم، به پرستارم گفتم: « تشنه ام، آب میخواهم». پرستار گفت: «دکتر گفته است باید 24 ساعت NPO باشی (یعنی از راه دهان چیزی نخوری)». (خود دیابت باعث عطش شدید می شد، این دستور دکتر هم رویش!). بعد که دید عطش خیلی اذیتم می کند، یک گاز استریل را با آب تر کرد و روی لبهایم کشید و گفت: « فقط همین کار را می توانم بکنم شاید کمی آرام شوی».

حتماً می دانید آدم یاد کدام صحنه روز عاشورا می افتد؟
بازگشت حضرت علی اکبر (ع) از جنگ و شکایت از تشنگی اش به امام حسین (ع) و ...

من این بیماری را که حال جسم آدم را مثل حال جسم اصحاب امام حسین (ع) می کند، دوست دارم.

حالا ما بزرگسالیم، سرمان می شود، با هر سختی که باشد تحمل می کنیم، شش ماهه ها و سه ساله ها چی؟... با آنها چکار دارید؟... آنها که طاقت ندارند... به آنها رحم کنید... اما نه با تیر...

«یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظی عطشا»؟
«ای قوم! اگر به من رحم نمی‏کنید به این کودک رحم کنید. آیا او را نمی‏بینید که
چگونه از شدت و حرارت تشنگی، دهان را باز و بسته می‏ کند؟».

لیتکم فی یوم عاشوراً جمیعاً تنظرونی کیف استسقی لطفلی فأبوا أن یرحمونی.

اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( سه شنبه 91/1/15 :: ساعت 10:48 عصر )
»» یک راز بزرگ (1)

ما عادت داریم برای حل مشکلاتمان، سراغ پیچیده ترین راههایی که برایمان مقدور است برویم، انگار هر چه یک راه حلی پیچیده تر و پر هزینه تر باشد، موثرتر است! این طوری است که گاهی وقتها (که کم هم نیست) برخی نکات بسیار ساده و معمولی، از شدت سادگی، مورد غفلت انسان قرار می گیرند.در حالی که همین نکات ساده، می تواند اثرات بزرگی بر جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان بگذارد و در یک کلام، زندگی انسان را ارتقاء ببخشد.
این طوری است که بر اثر سادگی برخی مسایل و نتیجتاً غفلت ما از آنها، آن مسائل در گذر زمان تبدیل به راز می شوند... .

مدتها بود که وقتی در مورد « زندگی » فکر می کردم، در همان ابتدای فکر، مسایل زندگی را به دو دسته مادی و معنوی تقسیم می کردم. اما وقتی به مسأله « ورزش » می رسیدم، نمی دانستم آن را در دسته مسایل مادی زندگی قرار بدهم یا در دسته مسایل معنوی زندگی؟
از یک طرف، ورزش ربطی به مومن یا کافر بودن نداشت، از طرف دیگر، اثرات ورزش، اثراتی کاملاً مادی و جسمانی نبودند بلکه ورزش اثرات روحی خیلی مهمی هم داشت.

تا اینکه مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) در یکی از سخنرانی های خود، از ورزش با نام «دروازه طلایی صدور معنویت» نام بردند، و به این صورت، من هم در تقسیم بندی خودم، ورزش را «دروازه» مسائل معنوی (رفتاری و بینشی) قرار دادم.

حقیقت ساده اما مخفی (راز) این است که ورزش، می تواند قسمت مهم و عمده ای از مشکلات انسان در زمینه های مختلف فردی، اجتماعی، خانوادگی، اخلاقی، تحصیلی، شغلی و ... را رفع کند. زیرا جسم و روان انسان بر همدیگر اثر متقابل دارند و وضعیت عملکردی قلبی و ریوی و عصبی انسان بر خیلی از مسایل رفتاری او اثر می گذارد. ورزش، عملکرد این سه سیستم را ارتقاء می بخشد.

ورزش

من در اینجا بر اساس رشته تحصیلی و تخصص شغلی ام مطالبی را عنوان می کنم:
اثراتی که در بالا گفته شد، وقتی به وجود می آیند که ورزش به طور صحیح انجام شود:

شیوه درست ورزش کردن:

در فرمول ورزش، سه فاکتور وجود دارد: مدت، شدت، تکرار (به اختصار: فرمول مُشت)

مدت زمان اصل ورزش: 45 دقیقه
(بدون محاسبه گرم گردن ابتدایی و سرد کردن انتهایی که هر دو بسیار ضروری اند و هر کدام بایستی بین 7 تا 15 دقیقه طول بکشد).

شدت: 85 - 70% ضربان قلب ماکزیمم. در شروع کار، باید از درصدهای پایین تر این دامنه استفاده نمود و به تدریج که بدن به ورزش عادت می کند، از درصدهای بالاتر این دامنه استفاده شود.

توجه شود که در هر حال، شدت های زیر 70% ضربان قلب ماکزیمم ، باعث ارتقاء سطح عملکرد قلبی - ریوی - عصبی نخواهد شد.

توضیح: ضربان قلب ماکزیمم: حداکثر مقدار ضربانی است که قلب هر فرد می تواند در یک دقیقه انجام دهد. برای هر فردی، عدد خاصی است. (شیوه محاسبه ضربان قلب ماکزیمم: سن خود را از عدد 220 کم کنید).

تعداد تکرار:
سه روز در هفته

نوع ورزش: هر نوع حرکت ورزشی (دو، طناب زدن، شنا روی زمین، حرکت پروانه، ... ) که ضربان قلب  را تا شدت ذکر شده در فوق برساند. ترجیحاً حرکات بدون وزنه. (نیاز به هیچگونه وسیله خاصی وجود ندارد. حداکثر وسیله ای که ممکن است گاهی لازم بشود، یک طناب بازی است).

این یک راز بزرگ است:
اگر سه روز در هقته، هر روز به مدت 45 دقیقه، قلبتان با 85 - 70% ضربان ماکزیممش بزند، به بهترین سطح عملکرد قلبی عروقی ریوی عصبی دست می یابید و از نظر جسم و روان، به وضعیت بسیار خوبی دست خواهید یافت.

اللهم عجل لولیک افرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( یکشنبه 91/1/13 :: ساعت 3:47 عصر )
   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

111
لزوم بصیرت و روشنگری
فرمول گرفتاری ها و مشکلات و راه حل آنها
اهمیت خوش بینی
ما هم از دینداری شما تعجب می کنیم!!
سیا ، اسکار ، و اسکار سیاسی
شرایط دریافت کمک الهی در مشکلات
تنها کاری که باید در زندگی بکنیم
برخی توصیهها و دستورالعملها از علامه قاضی
نقشه خانواده (راه و روش رفتار با همسر)
زندگی جدید (2)
جملات حکیمانه درباره کار و تلاش
یا جواد الائمه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 5
>> بازدید دیروز: 14
>> مجموع بازدیدها: 369181
» درباره من

تخته سیاه
میرزا
1- اِنْ کُلُّ مَنْ فیِ‏ السَّماواتِ وَ الأرْضِ اِلاّ أتِی الرَّحْمنِ عَبداً (مریم/93 ) 2- ان تنکرونی فأنا ابن الحسن * سبط النبی المصطفی المؤتمن.

» پیوندهای روزانه

راسخون [12]
پایگاه اطلاع رسانی جهان تشیع [103]
شبکه جهانی تلویزیونی سلام [72]
کرامات حضرت اباالفضل العباس علیه السلام [142]
پخش زنده از حرم امام رضا علیه السلام [87]
بانک فیلم و صوت مذهبی (با قطعات ویژه برای موبایل) [138]
مشاوره آنلاین [117]
سئوال از نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها [20]
شبکه اطلاع رسانی امام حسین علیه السلام [111]
پخش زنده از کربلا ( حرم امام حسین علیه السلام ) [158]
یادداشتهای شخصی احمدی نژاد [111]
صبح ( سایت شهید ) [114]
روایت شهدا [89]
نشریه الکترونیکی پرسمان [91]
صالحین [76]
[آرشیو(21)]

» آرشیو مطالب
نوشته های پیشین
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1387
تابستان 1388
زمستان 88
پاییز 88
بهار 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
همفکری
قطره و دریا
قائــــم
پرورش دینی
دل نوشته های علمی پژوهشی تجربی
بانوی دشت رویا
عاشق آسمونی
شعله ی آواز
لنگه کفش
شین مثل شعور
دلتنگ...
رو به آسمان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
پیاده تا عرش
شبکه اطلاع رسانی آموزه ( اخلاق و عرفان ) AMOOZEH.IR
اجتماعی
منتظرظهور
بوستـــــان ادب و عـرفــان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
دل نوشته های یک دختر شهید
کلبه درویشی
سرای اندیشه
حسن آباد جرقویه
سیب خیال
کربلایی دیگر
حجت البالغه
هواداران همای پرواز
PARANDEYE 3 PA
حضرت عشق جل جلاله
دریاچه ی قو
یک کلمه حرف حساب
وبلاگ حامیان ولایت
ستارگان دوکوهه
شلمچه
ستاره آسمان
کوسالان
وبلاگ پایگاه امام حسین (ع) شهرستان البرز
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
سکوت سنگ، فریاد دل
.: شهر عشق :.
مــــ هــر بـا ن
سالک
رنگارنگه
محقق دانشگاه
جرعه ای از شراب عشق
زندگی رسم خوشایندیست
برادران شهید هاشمی
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
روزنه
آواز پرجبرئیل
ولایت مداری
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
عاشقانه
سخنرانی و متن روضه های استاد مهدی توکلی
ارجان فیزیوتراپی
پری برای پریدن
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
تاملاقات خدا ٰ ان تقوموا لله ٰ...
احساس با تو بودن
سلوک
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله و دانلود)
سرباز سبز امام خامنه ای
ساعت به وقت کربلا
حاجی
حاج رضوان
دل نوشته های من
رئوف
لــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )
وبلاگ کفش ؟!
زورخانه باباعلی
بهترین دوست من
عشق یعنی ح ، سین ، یاء و نون
بر و بچه های ارزشی
مذهب عشق
پایگاه سایبری حجة الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
آغاز راه
پنجره ای رو به باغ
عاشقانه
عــــشقـــــولـــــک
میثاق طلبگی
امیدزهرا
دوستانه
نکته هایی از قرآن
شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
دکتر علی حاجی ستوده
صراط سلوک
fazestan
علمی-فرهنکی-هنری-ورزشی
مرغ خوشخوان
زندگی آرام
فقط خدا
هیئت محبان الزهرا (س)- شهرستان اسلامشهر
بازمانده تنهای تنها
فرزندان خورشید (مقام سادات)

نورالهدی
نامه هایی از خلیج همیشه فارس
دوست
بسم الله الرحمن الرحیم
صمیمانه ...
انوار الهی
حرفهای ما دوتا
یادداشت های یک روحانی
دفترچه‏ی آبی
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
قدرت شیطان
حریم یاس
تو میتونی !! اخبار جنبش دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ اس ام اس جک
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
ققنوس شعر و عشق
اس ام اس عاشقانه
و خدایی که در این نزدیکیست
زیر آسمان خدا
مذهبی
هانیبال
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
جوکستان ، اس ام اس ، جوک ، لطیفه ، طنز ،jok+sms
یک قدم تا پشت خاکریز
ترنم بهاری
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
پنجره
مدیریت کلماتی
اخلاق و رفتار اسلامی
عصارخانه بهبهان
بزرگترین لینکستان مذهبی
دکتر علی حاجی ستوده
شاعر اهل بیت (ع) عبدالله بیگدلی
کهکشان حافظه
مــــفـــتـــــــــــــــاح
سرباز 314
وبلاگستان 8 دی
طب اسلامی و ایرانی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان




























» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب