اهمیت برنامه ریزی بر کسی پوشیده نیست. انسانی که می خواهد در مسیر رشد قرار بگیرد و پیشرفت کند ، باید ابتدا برای خود هدف تعیین کند و سپس برای رسیدن به آن هدف ، برنامه ریزی نماید.
برنامه ریزی یعنی ریز کردن هدف تعیین شده به اهداف کوچکتر و ارائه راهکار مناسب برای رسیدن به هر یک از آن هدفها.
چکیده تجاربی را که تا کنون خودم در این زمینه داشته ام ، برای خوانندگان محترم می آورم:
1- اهداف زیادی برای خود تعیین نکنید. چون باعث شلوغی طرح و سر در گمی شما می شود.تمام سعی خود را به کار ببرید که برنامه ریزی شما در نهایت سادگی و سهولت ممکن باشد. مثلاً من در سال جدید ، فقط شش هدف برای خودم تعیین کرده ام که سه تای آن عمده و سه تای دیگر ، جانبی هستند.
2- اهداف باید واقعی باشند و توانایی و قابلیت رسیدن به آنها در ما ، به طور عینی وجود داشته باشد. مثلاً من هیچگاه این را هدف خودم قرار نمی دهم که رئیس جمهور آمریکا بشوم!
3- در مرحله برنامه ریزی هم باید توجه کرد که برنامه ریخته شده ، حداقل تعهد و محدودیت ممکن را برای شما ایجاد کند. یعنی آزادی و اختیارات شما تا جائیکه امکانپذیر است حفظ شود. به عبارت دیگر ، برنامه شما حداکثر انعطاف پذیری ممکن را دارا باشد. اگر برنامه شما ، شما را خیلی محدود کند معمولاً اجرای آن دوام زیادی نمی آورد.
اگر برنامه خود را اینگونه تنظیم کنید که:
« روز پنج شنبه مورخ 1/1/87 ، از ساعت 10 الی 12 صبح ، فصل سوم و چهارم درس فیزیک را بخوانم ».
این برنامه غیر قابل انعطاف است. چون زمان و شکل عمل خیلی دقیق مشخص شده است. لذا من این نوع برنامه ریزی را « برنامه ریزی جامد » می نامم. چون جامدات وزن و حجم و شکل و ابعاد ثابت و غیر قابل تغییر دارند.
اشکال برنامه ریزی های جامد این است که آینده محیط بیرونی و درونی ما تحت کنترل و پیش بینی ما نیست و ممکن است در زمان تعیین شده در آنها ، کار غیر منتظره ای برای ما پیش بیاید ، یا اینکه در آن زمان وضعیت روحی و ذهنی ما مناسب انجام کار مورد نظر برنامه نباشد و لذا شرایط مناسب لازم برای انجام کار مورد نظر ، فراهم نباشد و این باعث فشار فیزیکی یا ذهنی بر شخص و نتیجتاً بروز مشکلاتی می شود.
همین برنامه ، می تواند به صورت زیر تنظیم شود:
« روز پنج شنبه مورخ 1/1/87 دو ساعت درس بخوانم ».
در برنامه اخیر ، هیچ نقطه شروع و پایانی برای کار مورد نظر تعیین نشده است و در این خصوص به شما آزادی داده شده است. لذا شما می توانید در هر بازه زمانی ، این دو ساعت را اجرا کنید یا حتی آن را به دو تا یک ساعت ، یا چهارتا نیم ساعت مجزا تقسیم کنید و هر قطعه را جدا از دیگری اجرا کنید.
در برنامه فوق ، حتی در مورد نوع درس هم به شما آزادی داده شده است و شما آزاد هستید که فیزیک ، شیمی ، ریاضی ، ادبیات یا هر درس دیگری را که ذهن شما برای آن آمادگی بیشتری دارد ، بخوانید.
من این نوع برنامه ریزی را « برنامه ریزی مایع » می نامم. چون حجم و وزن مایعات ثابت است ولی شکل و ابعاد آنها متغییر است و همواره به شکل هر ظرفی که در آن قرار گرفته اند ، در می آیند. فایده برنامه ریزی های مایع این است که در حالیکه « ارزش و مقدار کار » تعیین شده در آنها ثابت است ، در عین حال همواره به شکل ظرف زمانی و ظرف ذهنی ما در می آیند و با آنها جور می شوند و لذا هیچگاه اجرای آنها با مشکل و فشار روبرو نمی شود.
شما در معرض خطر هستید اگر:
1- تحرک و فعالیت بدنی شما در طول روز کم باشد ؛
2- زیاد غذا بخورید ( خصوصاً مواد نشاسته دار مثل نان و برنج ) و وزن شما بیشتر از حد استاندارد باشد ؛
3- استرس روحی تقریباً سنگین بر شما وارد شود.
سه عامل فوق ، به مرور زمان شما را در معرض خطر مرض قند ( بیماری دیابت ) قرار خواهد داد. خصوصاً اگر در خویشاوندان درجه یک و دو شما نیز بیمار دیابتی وجود داشته باشد.
برای حذف احتمال ابتلاء به دیابت ، در یک کلام باید « سبک زندگی » فرد تغییر یابد. یعنی:
1- روزانه به حد مناسب تحرک داشته باشد ( حداقل یک ساعت پیاده روی در روز ) ؛
2- پرخوری را از خود دور کند و به وزن مناسب برسد و آن را حفظ کند ( این کار ، نیاز به مراجعه به کارشناس تغذیه و پیروی از رژیم غذایی او دارد ) ؛
3- در مواجهه با مشکلات که در مقاطع گوناگون زندگی برای هر فردی پیش می آید ، با توکل به خداوند و سپردن امور به ذات اقدس احدیت ، استرس ها را از خود دور کند.
بیماری دیابت دارای اثرات سویی بر اکثر دستگاههای بدن مانند بینایی – اعصاب – کلیه ها – پاها و ... است. معمولاً این اثرات تحت دو شرط تحقق می بابند:
1- فرد بیماری خود را کنترل نکند ؛ ( با توجه به اینکه از هر دو فرد دیابتی ، یک نفر از بیماری خود اطلاع ندارد ؛ غالباً بیماری کنترل نشده باقی می ماند ) ؛
2- مدت زمان طولانی ابتلاء به بیماری ( ده سال به بالا ) ؛
البته امکان بروز برخی علائم فوق به صورت موقت ( برگشت پذیر ) در ایام اولیه ابتلاء ممکن است وجود داشته باشد.
اگر دو مشخصه زیر در شما بود ، فوراً با مراجعه به پزشک ، خود را از نظر امکان ابتلاء به این بیماری ، کنترل نمائید:
1- تکرر ادرار ( زود به زود به دستشویی رفتن ) ؛
2- عطش زیاد ( زود به زود تشنه شدن و آب خوردن ).
دیابت معمولاً تا پایان عمر همراه فرد است. اما امروزه می توان آن را کنترل نمود و افراد دیابتی می توانند از یک زندگی کاملاً معمولی برخوردار باشند.
کنترل بیماری دیابت با تعامل بین سه عامل زیر امکان پذیر است:
رژیم غذایی – دارو درمانی – تحرک بدنی.
از یک طرف گاهی پیش می آید که آدم نزد اطرافیانش ، از برخی مسائل خودش صحبت می کند و مطالبی را با آنها در میان می گذارد ؛ که یک امر کاملاً طبیعی است.
از طرف دیگر ، افراد با هم متفاوتند و عملکردهای روانی آنها با هم تفاوت دارد. مثلاً برخی افراد در هنگامی که در برابر فرد یا موضوعی ، قصد دفاع از خود را دارند ، عادت دارند که پای دیگران را نیز به نفع خود به وسط بکشند تا بدینوسیله نشان دهند که آنها در نظر و عقیده خودشان تنها نیستند و دیگران هم با آنها هم نظر و هم موضع هستند. خصوصاً با توجه به اینکه در این جور حالتها ( که انسان در وضعیت تدافعی یا تهاجمی قرار می گیرد ) غالباً عقل او کار نمی کند و بیشتر ، احساس او هدایت عملکرد او را در دست می گیرد.
لذا گاهی پیش می آید که افرادی ، به قصد دفاع از خود ، مطالبی را که دیگران ( ولو سالها قبل ) با آنها در میان گذاشته اند ، بازگو می کنند و به این ترتیب مسایلی را که ما مایل نیستیم کسی بداند ، آشکار می کنند و بدون اینکه بخواهیم ، پای ما به برخی جریانات و موضعگیریها کشیده می شود.
این امر هم خیلی به مذهبی بودن یا نبودن فرد – به معنی اعتقادات او - ربطی ندارد ، بلکه به اخلاق و روانشناسی وی مربوط می شود و اخلاق هم غیر از تدین است. چنانچه در حدیثی آمده است که وقتی خواستگاری به منزل شما آمد ، هم تدین او را بررسی کنید و هم اخلاقش را. لذا افراد مذهبی هم ممکن است اگر روزی در شرایط فوق العاده قرار بگیرند ، ناخودآگاه از این تاکتیک استفاده کنند.
لذا عقل و احتیاط حکم می کند که مسأله ای را که نمیخواهیم عموم مردم بدانند ، حتی به افراد نزدیک خود هم نگوئیم تا خیالمان از بابت اینکه روزی پایمان به مسائل ناخواسته کشیده شود ، کاملاً راحت باشد.
توجه کنیم که « راز داری » به معنی نگفتن راز به افراد غریبه یا دشمن نیست ؛ چون هیچ موجودی اینکار را نمی کند! بلکه به معنی نگفتن راز به دوستان و افراد نزدیکمان است.