باز محرم فرا رسید و عطر دلنواز شهادت و ظلم ستیزی، فضا و زمان را معطر نمود.
حقا که تا یاد عاشورا و صاحب آن ، امام حسین (ع) زنده است، ظالمان در هیچ جای دنیا خیال آسوده ای ندارند و این تضمینی است بر پیروزی نهایی مستضعفان.
« ظلم ستیزی »، مفهومی است که تحقق یافتن آن، منوط است به « ظلم شناسی ». یعنی تا « ظلم » و « ظالم » را نشناسیم، نمی توانیم ظلم ستیز باشیم.
برای شناخت ظلم و ظالم، نیز باید اول حق را بشناسیم.
حق و باطل نیز در جامعه ، تابلو و برچسب ندارند. باطل همیشه ادعای حق بودن را دارد و لباس حق را بر تن می کند. لذا برای شناخت آن باید بصیرت کافی را برای درک جریانات و پدیده های تو در تو و چند لایه جامعه داشته باشیم...
لذا می بینیم که محرم، در حقیقت یک کلاس درس است و امام حسین (ع) آموزگار آن. آموزگاری که با کار عملی خود، همیشه تاریخ را درس داد.
ابن گناه ماست اگر از کلاس درس محرم، فقط به گریه اکتفا کرده ایم...
قطعاً گریه، امری لازم است. اما کافی نیست...
چه بسا گریه کنندگانی که نمی دانند برای چه گریه می کنند!
می دانند که برای مظلومیت امام حسین (ع) اشک می ریزند و سینه می زنند، اما اگر از آنها بپرسید که امام حسین (ع) مظلوم کدام ظلم بود؟ حرف امام حسین (ع) چه بود؟ و ما در زمان خودمان چگونه باید از آن حرف پیروی کنیم؟ .... چیزی نمی دانند!
به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، نوحه زیبا و معرفتی زیر را به خوانندگان عزیز وبلاگ تقدیم می کنم:
حجم: 6.5 MB
نوحه خوان: مداح مقتول، مرحوم حاج محمد جعفر گله دار زاده
این نرم افزار شامل:
1- پاسخ به شبهات محرم در پنج قسمت: «تاریخ و سیره» ، «اخلاقی، تربیتی، عرفانی» ، «کلام و اعتقادات» ، «قرآن و حدیث» و «فقه و احکام»
2- داستان هایی شگفت انگیز از زیارت عاشورا
3- شرح اعمال ماه محرم
4- زیارت عاشورا به صورت متن و ترجمه و صوت با صدای استاد فرهمند، با قابلیت حرکت خودکار متن و ترجمه هماهنگ با صوت
حجم: 4.1M
نسب آیت الله خامنه ای به حضرت سلطان سید محمد که از سادات حسینی است و با چهار واسطه فرزند امام سجاد (علیه السلام) می شود، می رسد . ایشان به دلیل ظلم و جور عباسیان به مناطق مرکزی ایران و تفرش ، آشتیان و فراهان می آیند و از سوی مردم آن مناطق مورد استقبال قرار می گیرند ولی مأموران عباسی در تفرش ایشان را دستگیر و شهید می کنند و هم اکنون مزار ایشان در میقان اراک قرار داد . سید محمد فرزند سید محمدتقی ، فرزند ( 80 کیلومتری شمال غربی تبریز )ساکن می شوند . بعد از وی سید حسین ، فرزند سید محمد در خامنه مشغول هدایت و ارشاد مردم می شود و البته به نجف اشرف سفر می کنند و در آنجا به درس و بحث اشتغال می ورزند . ایشان جد حاج سید علی خامنه ای بودند .
دیشب این طبع، بیقرار شما
خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکسته تان
واژههایم عیادتی بکند
***
چشم بد دور، عمرتان بسیار
کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری
تخت باشد خیالتان آقا!
***
چیست روباه در مصاف شیر؟!
چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور
میشود خواب دشمن آشفته
***
هست خاموشیات پر از فریاد
در تو آرامشی است طوفانی
«الذی انزل السکینه» تو را
کرده سرشار از فراوانی
***
واژهها از لبت تراویدند
پرصلابت، پرعاطفه، پرشور
آفریدند در دل مردم
عزت، آمادگی، حماسه، حضور
***
این حماسه همه ز یمن تو بود
گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا! تا ابد ولی محبوب
در دل عاشقان خود ماندی
***
سهم دلدادگان تو سلوی
قسمتِ دشمنان تو سجیل
رهبری نیست در جهان جز تو
که ز امت چنین کند تجلیل
***
نسل سوم چو نسل اول هست
با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر
هان! «فصل لربک وانحر»
***
گرچه در باغ سینهات داری
لطفها، مهرها، محبتها
گفتی اما نمیروی چو حسین
تا ابد زیر بار بدعتها!
***
ناگهان در نماز جمعه شهر
عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لبها
ذکر یا صاحب الزمان (عج) گل کرد
***
جان ایران! چه شد که جانت را
جان ناقابلی گمان کردی؟
آبروی همه مسلمانان!
اشک ما را چرا درآوردی؟
***
جسم تو کامل است، ناقص نیست
میدهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد…
رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس!
شاعر: محمد جواد زمانی
نیازی به ذکر این نکته نیست که در زمان ما و قرن بیست و یکم، چهره زندگی نسبت به قبل تغییرات زیادی کرده است. از جمله آنها اینکه: شیوه جنگها تغییر کرده است...
« دشمن »، همان دشمن است و اهدافش همان اهداف و چیزی از دشمنی او کم نشده است، فقط شیوه جنگیدن او تغییر کرده است. آنهم یک تغییر بنیادی، به طوریکه در اذهان خیلی از ساده لوحان ممکن است اینگونه به نظر برسد که دشمن از دشمنی خود دست کشیده، یا حتی به طرف ما دست دوستی دراز کرده است! و این دقیقاً همان چیزی است که دشمن می خواهد. اگر دشمنی بتواند به طرف مقابل خود بباوراند که او دیگر دشمنش نیست بلکه دوستش است، آیا دیگر مانعی در راه پیروز شدن سریع و راحت و کم هزینه او وجود خواهد داشت؟
ما در کجای این میدان جنگ قرار داریم؟
ما هدف کدام یک از تاکتیکهای فوق الذکر دشمن ممکن است قرار بگیریم؟
منبع مورد استفاده: وبلاگ زندگی عاقلانه
همیشه می گویند: زن و شوهر باید همدیگر را دوست داشته باشند. در خانواده، زوجین باید به هم عشق بورزند.
درست هم همین است.
یک سئوالی که ممکن است در ذهن برخی افراد وجود داشته باشد این است که:
آدم، در هر زمینه ای، به چیزی که کمال آن زمینه ( علم، زیبایی، ثروت، ... هر چی ) را دارد عشق می ورزد. آیا نمونه ای از عشق ورزی وجود دارد که معشوق، یک شیء فاقد کمال باشد؟ آیا کسی عاشق یک امر غیر کمالی می شود؟
کمال هم که سلسله مراتب دارد.... و با درک معنای بزرگتر کمال، عشق متوجه آن می شود و دیگر متوجه معنای پائینتر کمال نخواهد بود.
پس چطور می شود عاشق همسر ماند (وقتی که در گذر زمان، صاحب کمالان بالاتر از او را دیدیم)؟ چیزی که هست، این است که هر یک از زوجین، در خانواده وظایفی دارد، اما "عشق" حرف دیگری است که اقتضائات خاص خودش را دارد. عشق از دل برمیخیزد و نگاه دل هماره به سوی بالاترین کمال (یا بالاترین کمال فابل دسترس) متوجه است. حرف دل، حرف منطق و عقل نیست...
به نظر من، داستان مسافر کوچولو می تواند پاسخ خوبی برای این سئوال باشد.
این داستان در دو فایل صوتی است. خیلی از قسمتهای آن، زیاد ربطی به بحث فوق ندارد (گرچه همانها هم در جای خود حاوی مطالب مفیدی است) اما رابطه بین مسافر کوچولو و گل خاصی که در اخترک او روئیده است و سخنان روباه در این زمینه مهم است.
دانلود قسمت اول
دانلود قسمت دوم