در زندگی ، زیبایی های فراوانی وجود دارد. زیبایی های زندگی را به چند دسته می توان تقسیم نمود:
دسته اوّل:
زیبایی هایی هستند که پی بردن به آنها نیاز به هیچ چیز خاصی ندارد بنابراین به راحتی قابل مشاهده هستند و همه افراد می توانند به آنها پی ببرند. مثل: زیبایی یک گل ، یک باغ ، یک خانه ، یک ماشین ، یک لباس و ...
دسته دوّم:
این دسته از زیبایی ها لطیفتر از دسته قبل هستند به طوری که به سادگی قابل درک شدن نیستند لذا هر کسی هم نمی تواند به وجود آنها پی ببرد و از آنها لذت ببرد. بلکه برای پی بردن به آنها و درک کردن آنها، باید شرایط خاصی ( علم و شناخت ) در فرد وجود داشته باشد. مثل زیبایی های ادبی مستتر در یک شعر. هر چه فرد آشنایی بیشتری با علم « ادبیات » داشته باشد ، بیشتر زیبایی های ادبی به کار رفته در یک شعر را درک می کند و لذت عمیق تری می برد.
مثال بالاتر آن ، قرآن است که دارای زیباییهای لفظی و ادبی بسیار زیادی است. ولی ما موقع تلاوت قرآن ، معمولاً متوجه آنها نمیشویم و از آن زیبایی ها هم لذت شایسته ای نمی بریم. اما آنهایی که با علم « ادبیات عرب » و سایر علوم مرتبط آشنایی دارند ، به محض شنیدن یک آیه ، متوجه زیبایی های ادبی و لفظی و معنوی آن می شوند و چنان لذت می برند که گویی از جام شراب زلالی سر مست گشته اند.
دسته سوّم:
این دسته از زیبایی ها ، خیلی لطیفتر از دو دسته اول هستند. به طوری که برای پی بردن به آنها ، « صفای قلب » لازم است. یعنی برای درک کردن آنها ،علاوه بر شرط علمی ، نیازمند شرط عملی هم هستیم و باید فضای قلب خود را ( که مرکز احساس است ) از آلودگی های گناه پاک کنیم و آن را با اعمال صالح و عبادت پروردگار و ذکر مداوم و .... صیقلی و نورانی نمائیم تا لطیف شود و بتواند آن زیبایی ها را درک کند و الا از درک آنها محروم می مانیم.
آنجا که حضرت علی اکبر علیه السلام می فرماید: « شهادت ، نزد من از عسل شیرینتر است »، یا آنجایی که رزمندگان ما در شبهای عملیات برای شهید شدن خود دعا می کردند و اگر برای عملیات انتخاب نمی شدند ، یا از عملیات سالم بر می گشتند ، غمگین بودند ، از این مقوله است.
توجه مهم:
معمولاً کسانی که شرط لازم برای درک زیبایی های لطیف خصوصاً دسته سوم را ندارند ، متوجه « کمبود شرایط » در خودشان نیستند بلکه اساساً وجود آن « زیبایی » ها را انکار می کنند. چون پی بردن به « کمبود شرایط » در خود ، خود نیازمند سطوحی از علم و صفای قلب است که آنها ندارند!