برای محافظت از یک سیستم، در درجه نخست باید به "ورودی" های آن سیستم توجه کرد و اجازه نداد که مواد ناسالم وارد سیستم شود. زیرا اکثر قریب به اتفاق آسیبهایی که یک سیستم را آلوده و متضرر میکنند، از راه "ورودی" ها وارد آن می شوند (مثل یک سیستم کامپیوتری) و چنانچه ما "ورودی" های هر سیستم را بشناسیم و انواع "مواد سالم" و "مواد ناسالم" را هم بشناسیم و دائماً مواظب باشیم که مواد ناسالم وارد سیستم مان نشوند، آنگاه می توانیم تا حد زیادی درباره سلامت سیستم خودمان مطمئن باشیم. به نظر من، همین ، معنی "تقوا" است که یک مفهوم کلیدی در دین است.
ورودی های یک "انسان" (به عنوان یک سیستم) چیست؟
- غذایی که می خورد (از راه حلال به دست آمده باشد، پاکیزه و مشروع باشد، این ورودی ما را به بحث اقتصاد اسلامی وصل می کند. چیزی که هر کدام از ما باید به اندازه نیازمان آن را فرا بگیریم. احادیثی داریم در این باره که بدون فرا گرفتن احکام دینی مربوط به اقتصاد، وارد کسب و کار نشوید)؛
- سحنانی که می شنود (غیبت نشنود، حرفهای لهو و لعب نشنود، رسانه های بیگانه و ضد دین و ... نشنود)؛
- چیزهایی که می بیند؛
- افکار و خیالاتی که به ذهنش وارد می شوند؛
- اعمالی که انجام می دهد؛
شاید سیستم انسان، ورودی های دیگری هم داشته باشد. فعلاً فقط همینها به ذهن من رسید. نکته مهمی که باید بیان کنم این است که "اعمال" انسان، از یک جهت "خروجی" انسان محسوب می شوند اما از جهت دیگری، ورودی محسوب می شوند. هر عملی، نتیجه پردازشهایی است که روی ورودی هایی انجام شده است و آن عمل، از انسان "صادر" شده است؛ لذا یک "خروجی" محسوب می شود. اما همین عمل، از آن جهت که دارای یک بعد نامرئی (غیر فیزیکی) است که محدود به زمان و مکان انجام عمل نیست و همواره در نفس انسان باقی می ماند، و مجموعه این ابعاد نامرئی عملهای مختلف، حقیقت "انسان" را می سازند و شکل می دهند. به عبارت دیگر، انسان توسط عمل خودش ساخته می شود. از این رو، عمل را می توان جزء ورودی ها به حساب آورد.
خیلی کم ممکن است یک سیستم، ورودی های سالمی داشته باشد اما خروجی ناسالم بدهد. اما اگر چنین اتفاقی افتاد، ما باید به ساختار سیستم توجه کنیم و در آن دنبال ریشه اشکال بگردیم. در مورد نفس انسان، امیدوارم که همانند جسم انسان، ویژگی "خود ترمیمی" داشته باشد. یعنی اگر خودش اشکالی در ساختار خودش داشت، بر اثر دریافت مستمر ورودی های سالم و عدم دریافت ورودی ناسالم، اشکال ساختاری آن رفع شود (البته نفس، از ابتدا سالم به وجود می آید... ، و در اینجا منظور از اینکه خودش اشکالی در ساختارش داشته باشد، این است که قبلاً بر اثر کثرت ورودی های ناسالم، دچار آسیب - بیماری - شده باشد و این آسیب بر ساختار آن تأثیر گذاشته باشد؛ به اصطلاح رایجتر، ملکه نفسانی سوئی در آن رسوخ کرده باشد).