اگر کوچکترین آشنایی با مطالب دینی داشته باشیبم ، به راحتی دو نوع اصلاح را می توانیم در متنون دینی رد گیری کنیم.
اصلاح نوع اول:
امام حسین علیه السلام در باره فلسفه قیامش فرمود :
اللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ ما کانَ مِنّا تَنافُسًا فی سُلْطان وَ لاَ الِْتماسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَ لکِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِکَ وَ نُظْهِرَ الاْصْلاحَ فی بِلادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحْکامِکَ.
بار خدایا! تو می دانی که آنچه از ما اظهار شده بری رقابت در قدرت و دستیابی به کالی دنیا نیست; بلکه هدف ما این است که نشانه هی دینت را به جای خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّتها و دستورهای دینت عمل شود.
و فرمود:
إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَ لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی (صلی الله علیه وآله وسلم) أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالب.»:
من از روی خودخواهی و خوشگذرانی و یا بری فساد و ستمگری قیام نکردم، بلکه قیام من برای اصلاح در امّت جدّم می باشد، می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب عمل کنم.
اصلاح نوع دوم:
قرآن کریم در سوره بقره آیات 10 و 11 می فرماید:
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مصْلِحُونَ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ
و چون به آنان گفته شود: «در زمین فساد مکنید»، مىگویند: «ما خود اصلاحگریم».بهوش باشید که آنان فسادگرانند، لیکن نمىفهمند.
از مطالب فوق به خوبی دریافت می شود که:
« اصلاح طلبی » همیشه بهانه ای در دست مفسدان بوده تا با این حربه در برابر انبیاء و پیروان آنها موضغ بگیرند و به مخالفت برخیزند. این « اصلاح طلبی » فقط سوء استفاده از نام است و حقیقت آن چیزی جز « فساد » نیست گرچه خودشان این را نفهمند! مشخصه این خط ( خط سوء استفاده از عنوان اصلاح طلبی ) ، مخالفت با انبیاء و سنن آنها و تعالیم دین الهی است.
« اصلاح طلبی » به معنای حقیقی آن ، روش امامان معصوم علیه السلام است که همان راه انبیاء را ادامه می داده اند و مشخصه این راه ، جهاد با استکبار و طاغوت زمان و نثار خون خود و عزیزان و یاران خود در این راه بوده است.
نتیجه نهایی:
تاریخ ، همواره شاهد سوء استفاده افراد و جریانهای مفسد از نام ها و عناوین نیک بوده است. فرعون ها ، نمرودها ، سامری ها ، یزیدیان ، همه و همه اعمال مفسده انگیز خود را با تمسک به نام ها و عناوین زیبا و مردم پسند انجام می داده اند. در زمان ما نیز شیطان بزرگ ، آمریکای جنایتکار ، در حالی مدعی پرچم داری دفاع از حقوق بشر است ، که هم خود دارای سابقه نجاوز نظامی به کشورهای دیگر است و هم در برابر تهاجمات نظامی و کودک کشی رژیم صهیونیستی در فلسطین و عربستان در یمن ، سکوت پیشه کرده و در پشت پرده آنها را یاری می دهد.
براستی آیا کسی از مفسدان تاریخ بوده است که اعمال خود را با واژه « فساد ، غارت ، و ... » نامیده باشد؟!
برای شناختن جریان اصلاح طلبی حقیقی از اصلاح طلبی مورد سوء استفاده ، تنها یک راه وجود دارد: استفاده از شاخص شرع و دین.
باید دید هر جریان و شخصی که مدعی اصلاح طلبی است ، آیا در راستای پیاده کردن احکام الهی ( مثل حجاب ، امر به معروف و نهی از منکر ، استکبار ستیزی ، برپایی نماز و اهمیت دادن به آن و ... ) حرکت می کند یا در جهت تضعیف آن ( و لو با بهانه های و عناوین ظاهرا فریبنده )؟ آیا اقدامات آن موجب تقویت دین در جامعه و ظهور آن می شود یا خیر؟
ابهام ، ابزار سوء استفاده مفسدان
البته ، همانند سوء استفاده از نام نیک " اصلاح طلبی " ، در طول تاریخ از نام نیک "دین" هم سوء استفاده می شده است. مانند قرآن بر سر نیزه کردن سپاهیان معاویه. لذا ما نمیگوییم هر کس نام دین را ببرد حتما آدم خوبی است و کارش درست است! اما چون دین ، دارای شاخصه های بسیار روشن و واضحی است که در قرآن و احادیث و سیره ائمه علیهم السلام و کتب علمای بزرگ تبیین گردیده است لذا به آسانی میتوان موارد سوء استفاده از آن را شناخت. به همین خاطر ، مفسدین ، برای توجیه اعمال فساد خود بیشتر سراغ نام ها و عناوین نیکی می روند که دارای ابهام باشند و "شاخصه" های روشن و واضحی برای سنجش آن در دسترس نباشد . مثلاً جریان یا کسی که مدعی اصلاح طلبی است ، با چه شاخصه هایی می توان عملکرد او را سنجید و " اصلاح طلبی " یا " آزادی" را مورد سنجش قرار داد و اصلاح قیقی را از اصلاح غیر حقیقی ( فساد ) و آزادی حقیقی را از آزادی غیر حقیقی تفکیک کرد؟ با سخنان فلان گوینده یا نویسنده؟ که هم بشر و جائز الخطاء است و در طول زمان ممکن است نظر خودش تغییر کند و هم صد گوینده و نویسنده دیگر وجود دارند که حرفهای او را رد و نظریات متفاوتی داده اند؟
سئوال: اصلاحات مورد نظر رهبران جریان سیاسی اصلاح طلبی در ایران ، کدام نوع فوق است؟ تقویت دین یا تضعیف آن؟
ببینید: