در گام نخست ، باید خوش بینی را به دو نوع تقسیم کرد: خوش بینی نسبت به مردم و خوش بینی نسبت به خدا.
به دلایل متعددی ، خوش بینی نوع دوم مهمتر از خوش بینی نوع اول است. به عنوان مثال ، خوش بینی نوع اول امکان خطا دارد. زیرا همیشه همه مردم ، افراد خوب و قابل اعتمادی نیستند. اما خوش بینی نوع دوم امکان خطا ندارد. همچنین ، چون خداوند آفریدگار مردم است ، خوش بینی به آفریده هایش (مردم) در حقیقت شاخه ای از خوش بینی به خود اوست. لذا خوش بینی نوع دوم ، شامل خوش بینی نوع اول هم می شود. و ...
می دانیم که « شهید » در اسلام ، مقام و جایگاه خیلی بلندی دارد. از سوی دیگر ، ارزش « علم » چنان زیاد است که در احادیث آمده است که « مداد العلماء افضل من دماء الشهدا ». یعنی: جوهر قلم دانشمند ، از خون شهید افضل و برتر است.
خوب است بدانیم که در احادیث آمده است که « جاهل سخاوتنمند ، نزد خداوند محبوبتر از عالم بخیل است ».
چرا سخاوت ، از شهادت و علم بالاتر است؟ زیرا علت اینکه شخص بخشنده و سخاوتمند ، از دارایی و مال خود به دیگران بخشش می کند این است که به خدای خودش خوش بین است که دوباره به او مال می دهد و جای مالی را که داده است ، پر می کند. اگر او به خدای خودش خوش بین نبود ، و فکر می کرد که خدا به او نمی دهد ، مال خودش را بخشش نمی کرد و آن را نگه می داشت ( صفت بخل ).
پس ریشه بخل ، در حقیقت « بد بینی نسبت به خدا » است. و « خوش بینی نسبت به خدا » که عملا موجب بخشش و سخاوت می شود ، آنقدر ارزش و اهمیت دارد که شخص را از شهدا و علماء هم بالاتر می برد.
نکته دیگر آنکه « خوش بینی نسبت به خدا » ، ثمره « علم » است. عالمی که سخاوتمند نباشد ، به خدا خوش بین نیست و در حقیقت ،؛ علم او ، علمی بی ثمر است. در حالیکه کسی که ظاهرا عالم نیست ( جاهل ) با خوش بینی به خدا ، از ثمره حقیقی علم بهرهمند است.