فرزندم !
حکمت یعنی: برای هر کاری، غایتی عقلایی در نظر بگیر.
و عقل یعنی: هر آنچه هوی نفس گفت،خلافش عمل کن.
پس حکمت یعنی: مخالفت نفس.هر گاه عقل را
بر هوی حاکم نمودی، حکیم ترینِ خلق خواهی بود.
فرزندم !
چو در مسند تعلیم قرار گرفتی ،
بردباری را پیشه ی خویش ساز.
که این جایگاهی بس رفیع و کرسی
پیامبران است.
مقام تعلیم را صبوریی عظیم باید ،
که خداوند اولین معلم مرسل را
به "انّک لعلی خُلُق عظیم"
ستود.
فرزندم !
چون غمت را اظهار داری ،
احسان و نعمت حق پنهان داشته ای.
و چون چنین کردی ،
در زمره ی ناسپاسان خواهی بود ؛
و ناسپاسان را نعمت زائل گردد.
پس چون غم روزی داری ،
شکر کن و صدقه ده ،
تا بدین حیثیت، در ناداری
و گرفتاری،خدایت را سپاس گفته باشی.
و زان پس خواهی دید که مخازن رزقِ
حق چگونه برایت گشوده خواهد شد.
ان شاالله
فرزندم !
آستان جان را،رفعت و بلندا آنقدر است
که به چشم ظاهر نتوان دید
آنچه از نفوس و جانهای مردم می بینیم
نیمی باطن است به حکم تکوین و قسمی در خفایست
به ضرورت دین و بخشی به لزوم معاشرت دنیا
پس آنچه می بینی را حجت بر آنچه نمی بینی
قرار مده!
که حق فرمود:"لا تقف ما لیس لک به علم"
فرزندم !
خویش را به بیهودگی عادت مده ،
که اوقات تو ، ظروف کمال تو اند.
و چون ظرف از نجاسات غفلت
آکنده ای، شراب وحدت کی چشی؟
چو اوقاتت را جمعیتی در جهت حق
حاصل نیست، بندگیت کامل نیست.
با این قصور و تقصیر که تو داری ،
حیا بایدت از داعیه ی راهروی.
که این راه با غفلت و بطالت
طی نگردد.
فرزندم !
چشم را از هرزه گردی و گوش را از استماع لغو و حرام
و قلب را از توجه به زخارف دنیا باز دار.
که حق جله جلاله فرمود:
"إن السمع و البصر و الفؤاد کل أولئک کان عنه مسئولا"
گوش و چشم و دل همه مسئولند
چون چشم را به هرزه گردی عادت بود ،
از تصاویری که چشم دیده ، اجتماعی در دل پدید آید ؛
و تراکم آن تصاویر باعث خطورات قلبی گردد ؛
خطورات ، امیال را موجب شوند و امیال اراده ها را برانگیزانند ؛
و آنکه مبادی خطورات قلبیش فاسد شد، مجاری را فاسد
و بالتبع غایات را نیز فاسد خواهد نمود ، و لاجرم با اراده ات
چیزی جز فسق و فساد بر نخواهی گزید.
و گوش را حکیمان دهان جان خوانده اند.
چون آنچه می شنوی حرام و بیهوده بود ،
جانت بدان آلوده گردد و چون واردات جان
آلوده بود ، صادرات آن نیز آلوده شود. پس چون سخن بیهوده
و حرام شنیدی ، از بیهوده گویی و سخن حرام تو را چاره نیست.
و چون کشیک دل نکشیدی و به هر سو متمایل کردی ،
انتظار ظهور احد و واحد را در آن چه می کشی؟
که فرمود:"و ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه"
برای یک مرد دو قلب قرار ندادیم، یک قلب جای یک عشق است.
پس چون دل هرزه گرد به این و آن مشغول داشتی ،
عشق حق چون در یابی؟