خیلی از ما این جمله را شنیده ایم که « فلانی ، قسمتش این بود » یا مانند آن.
واقعاً « قسمت » چیست و آیا واقعیت دارد یا خیر؟
من نمیدانم علمای دین در این رابطه چه می فرمایند. اما چیزی که خودم فکر کرده ام این است که دو تعبیر از « قسمت » وجود دارد که یکی از آنها نادرست و دیگری درست است.
تعبیر نادرست:
تعبیر نادرست این است که بگودیم: هر انسانی قسمتی دارد که از ابتدای آفرینش آن انسان ( یا حتی قبل از آن ) برای او در نظر گرفته شده بوده است و سرنوشت (قسمت ) او همان چیز است و غیر از آن نیست و حتماً به آن چیزی که قسمتش است میرسد و او نمیتواند در آن تغییری ایجاد کند.
در این دیدگاه ، کار و تلاش انسان هیچ نقشی در وضعیت و سرنوشت او ندارد و انسان اسیر دست سرنوشتی است که از قبل برای او تعیین شده است.
این دیدگاه ، مناسب حال « افراد تنبل » است تا با استناد به آن ، تنبلی و بیکاری خود را برای دیگران توجیه کنند یا حتی خودشان ، خودشان را فریب دهند تا از عذاب وجدان رهایی یابند.
همچنین خیلی مناسب حال « افراد ظالم » است تا با استناد به آن ، ظلم خود را توجیه کنند و مظلومیت و بیچارگی مظلومان را سرنوشت و قسمت از قبل تعیین شده آنها معرفی نمایند. هر جا سخن از ارزشمند بودن « کار و تلاش» و « عدالت و برابری » و « ایثار و فداکاری » و « مبارزه با ظلم و ظالم » و « یاری رساندن به مظلوم » و « کمک به مستمندان » است ( چه در آیات قرآن کریم ، چه در روایات ائمه معصومین ، چه در سخنان بزرگان ادب ) همه با این تعبیر ناسازگار است. آری؛ با پذیرفتن این تعبیر از « قسمت » ، همه این مفاهیم بی معنی خواهند شد.
تعبیر درست:
تعبیر درست این است که بگوئیم: « قسمت » انسان یعنی سهم و بهره او. بدیهی است که سهم و بهره هر کسی متناسب با کار و تلاش اوست. هر کسی بیشتر و بهتر کار کند ، سهم بهتر و بیشتری را نصیب خود خواهد کرد و کسی هم که کار نکند یا کم کاری کند طبیعی است که آن چیزی که قسمت و سهم او خواهد شد اندک و ناچیز خواهد بود. اما اینکه از ابتدا قسمت هر کسی مشخص است و قبل از آفرینش او رقم خورده است را هم قبول دارم. اما نه به آن معنای نادرستی که قبلاً بیان شد بلکه به این معنا که خداوند در علم ازلی و ابدی خود که به همه امور آینده آگاه است ، از ابتدا میداند که هر شخصی در طول عمر خود چقدر کار و تلاش خواهد کرد و بر اساس همت و کار و تلاشش چقدر سهم و بهره به دست خواهد آورد.
آیات و روایات زیادی وجود دارند که این تقسیم بندی را تأئید میکنند:
تأئید درست بودن معنای اول:
خداوند در سوره رعد آیه 11 می فرماید: « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ». یعنی خداوند حال (قسمت و سرنوشت ) هیچ قوم و ملتی را عوض نخواهد کرد مگر اینکه آنها خودشان ، خودشان را تغییر بدهند.
این یعنی همان سخن ما که قسمت و بهره هر کسی دست خودش است.
تأئید نادرست بودن معنای دوم:
خداوند در سوره انعام آیه 148 از زبان مشرکان که دعوت پیامبران را نمیپذیرفتند می گوید: لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَیْءٍ
خداوند در این آیه ، این منطق مشرکان را که میگویند خداوند خواسته است که قسمت ما این باشد که مشرک باشیم و موحد نشویم ، را رد می نماید.و خودشان را مسئول وضعیت خودشان می داند.
پس ، حالا که قسمت و سرنوشت ما دست خودمان است ،
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم