ماه رمضان فرصت خیلی خوبی بود برای خودسازی، توشه برداشتن، به خدا نزدیک شدن، جبران گذشته ها و ...
ماه رمضان تمام شد. هر چه از این ماه استفاده کردیم، کردیم.
اما نباید تمام شدن فرصت ماه مبارک رمضان، ما را به این اشتباه بیندازد که همه کارهایی که با این ماه مبارک در ارتباط بود، دیگر تمام شده است... بلکه یک کار خیلی مهم که شاید اهمیتش کمتر از خود ماه رمضان نباشد،باقی مانده است.... یک مأموریت.
ما در ماه مبارک رمضان، با روزه، با تلاوت قرآن، با دعا خواندن، با اعمال شبهای قدر، و با تلاش بیشتر در جهت خودداری از گناهان، برای خودمان « توشه » برداشتیم و « نور » کسب کردیم. نورهایی که بوسیله روشنایی آنها می توانیم در مسیر زندگیمان، راه را از بیراهه تشخیص بدهیم و به چاه نیفتیم یا خوراک گرگهای بیابان نشویم.
این نورها که در این ماه مبارک از راه عبادت به دست آمده است، قابل از بین رفتن هستند. قابل تضعیف و کاهش و نابودی هستند. ما نباید بگذاریم این اتفاق بیفتد. ما باید این نورها را تا رمضان بعدی، همچنان حفظ کنیم. حفظشان کنیم تا در ماه رمضان بعدی، نورهای دیگری بر آنها بیفزاییم. نه اینکه در طول سال این نورها تضعیف شوند یا از بین بروند و ما هم در طول سال گرفتار تاریکی شویم و هم در ماه رمضان آینده دوباره از نقطه صفر شروع کنیم. این مأموریت مهم ما در فاصله یکسال بین دو ماه رمضان است.
راه حفظ نورها، همان راه به دست آوردن آنهاست: عبادت، و مهمتر از انجام عبادت: خودداری از گناه.
پس:
یا علی بسوی مأموریت مهم حفاظت از نورها.