سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روز ستمدیده بر ستمکار سخت‏تر است ، از روز ستمکار بر ستم کشیده . [نهج البلاغه]
تخته سیاه
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» محبّت یا ... ؟

یک نفری میگفت:
ما خانواده ای متشکل از پدر و مادر و برادر و خواهران هستیم. همه ما افرادی با ایمان و مذهبی هستیم. اما از همدیگر جدا هستیم و همدیگر را دوست نداریم ( به آن معنی که الفت داشته باشبم و از دیدار هم شاد  شویم ) ، یک نوع جدایی بین تک تک ما وجود دارد: جدا از هم نهار و شام میخوریم و هیچ وقت با هم سر یک سفره نمی نشینیم ، حتی هر کداممان برای خود یک قرآن و مفاتیح و سجاده جدا دارد. به راحتی می توان وجود نوعی « نیروی دافعه » بین تک تک ما را حس کرد. تا آنجائی که مقدور باشد هر کداممان در یک اتاق جدا می نشینیم ، « خنده » و « گفتگو با هم » در خانه ما نادر است و در عوض تا دلتان بخواهد عوامل اعصاب خورد کن وجود دارد...

و من با خودم می اندیشم:
این وضعیت یک شبه به وجود نیامده است. بلکه تأثیر دراز مدت یکسری شیوه های رفتاری اشتباه بزرگترهای خانواده است.
آشکار است که در این خانواده کمبود عامل « محبت » وجود دارد. شاید والدین اینها برای خوب تربیت کردن فرزندان خود و باز داشتن آنها از بدی ها ، از عامل « فشار » استفاده کرده اند و توجهی به نادرست بودن این شیوه نداشته اند.
درست است که گاهی استفاده از « فشار » لازم است. اما اساس « تربیت » باید بر « محبت ورزی » باشد و استفاده از « فشار » باید به ندرت و آنهم در جای درست  و ضروری صورت بگیرد.
محبت یک عامل مهم و ضروری در زندگی است که فقدان یا کمبود آن ، مشکلات شدیدی ایجاد می کند.
محبت ورزیدن و ارتباط بر اساس محبت را چه کسی باید به فرزندان یاد بدهد؟ پدر و مادر.

« دینداری » تنها چیزی نیست که باید به فرزندان خود یاد بدهیم. آموزش دادن « اخلاق نیکو » هم لازم است و محبت کردن به افراد (خصوصاً که آن افراد از نزدیکان ما هم باشند ) ، یک عنصر مهم اخلاقی است.
می توان با یک شخص تارک الصلوة و شرابخوار اما خوش خلق زیر یک سقف زندگی کرد ( به هر حال ، ) اما زندگی با یک فرد نماز خوان ( نماز ظاهری ) و رعایت کننده شئونات اسلامی که خلق نیکویی نداشته  نباشد و بد بین باشد و به راحتی تهمت های کلان ( که فرد را مستوجب حد شرعی دهها ضربه شلاق می کند ) بزند ، اصلاً راحت نیست.

این ایمان فردی نیست که زندگیها را شیرین می سازد. این علم و تحصیلات نیست که ما را خوشبخت می سازد. گرچه اینها عواملی بسیار ضروری هستند اما تا حدود زیادی اموری درونی هستند ؛  این محبت و روابط نیکو است که فضای زندگی را برای افراد با نشاط می کند.

اهمیت این نکته تا حدی است که:
قال رسول الله صلى الله علیه و آله : ان صاحب قائم الخلق الحسن له مثل اجر الصائم القائم.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: همانا براى صاحب اخلاق حمیده ، اجر شب زنده داران به عبادت و تهجد، و ثواب روزه داران مى باشد.

بنابراین باید تمام توان خود را برای حفظ و تقویت محبت ( خصوصاً در خانواده ) به کار ببریم و مراقب باشیم که تا آنجائی که امکان دارد از عواملی که محبت را تضعیف می کنند بپرهیزیم.

این فرمول یادمان باشد:
تا به دیگران محبت نکنیم ، از دیگران محبت نمی بینیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( چهارشنبه 86/10/19 :: ساعت 5:17 عصر )
»» ازدواج و باران

ازدواج مثل چیست؟

هر کسی جوابی برای این سئوال دارد. ولی به نظر من ، ازدواج مثل باران است. چرا؟ حالا عرض می کنم:
1-   در این که « باران » ، رحمت خداست و مایه سرسبزی طبیعت و زندگی موجودات و هزاران فایده اساسی دیگر ، شکی نیست.
2-   اما از طرف دیگر ، نمی توان انکار کرد که همین باران پر فایده ، باعث بروز مشکلاتی در زندگی انسانها و رفت و آمد آنها میشود و چه بسا قسمتی از امور آنها را موقتاً مختل نماید.
3-   میزان و شدت و نوع مشکلاتی که باران برای افراد ایجاد می کند ، بسته به افراد مختلف، متفاوت است:
اگر کسی لباس مخصوص نپوشیده باشد و پای پیاده بخواهد از منرل بیرون برود ، مشکل او با باران ، بیشتر از کسی است که لباس مخصوص پوشیده یا با ماشین خود حرکت می کند یا اصلاً در آن روز بارانی کاری ندارد که بخواهد از منزل خارج شود.
4-    مشکلات ناشی از باران ، در جنب فایده های اساسی آن ، واقعاً اهمیتی ندارند و هیچ عاقلی ، باران را به خاطر مشکلات جانبی اش ، نفی نمی کند!

ازدواج نیز رحمت الهی است و در آن سودهای فراوانی است. اما طبیعی است که ازدواج یک قید است و فرد بعد از ازدواج ، آزادی فردی اش کمی محدودتر می شود و اگر تا قبل از ازدواج ، آزاد بود که  طبق نظر خودش و هر طور که مایل است عمل کند ( البته در چارچوب عقل و شرع ) ، حالا موظف است که در برنامه ریزی هایش به نظر شخص دیگری هم توجه کند. تردیدی نیست که این یک محدودیت و کاهش آزادی است. ( خداوند همه را به آن مبتلا نماید! ) این مسأله برای افراد مختلف ، به صورتهای متفاوتی بروز می کند: افرادی که از نظر شخصیتی ، از حلم و صبر و عقل و نرمخویی بیشتری برخوردار باشند کمتر از افرادی که بهره پائین تری از این صفات دارند دچار مشکل می شوند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( پنج شنبه 86/10/6 :: ساعت 10:35 عصر )
»» قدرت من!

چند روز پیش که داشتم نهار می خوردم ( جای شما خالی )؛ یک نصفه دانه برنج شاید هم کمتر از آن ، توی گلویم ماند... پست سر هم سرفه.... اصلاً سرفه ها مجال نفس کشیدن نمی دادند... این وضعیت بیش از حد انتظار ادامه یافت... داشتم خفه می شدم... هر چی آب می خوردم، هیچ اثری نداشت... مانده بودم دیگر چه کار کنم .... مرگ را یک قدمی خودم می دیدم...
گفتم: آقا من تسلیمم!...  همه چیز دست توست... من بیخود می کنم خودم را کسی حساب کنم... نشانم دادی که  هیچم.... در اوج اقتدار هم که باشم ، با یک نصفه دانه برنج یا کمتر ، مرگ را جلوی چشمم میاری... من که اقرار کردم به ضعف خودم و قدرت تو... حالا خودت بیا و نجاتم بده.

 یهو حالم خوب شد!
انگار نه انگار که چند لحظه پیش جناب عزرائیل تا یک متری من آمده بود!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( جمعه 86/9/30 :: ساعت 12:10 عصر )
»» زیبایی های زندگی

در زندگی ، زیبایی های فراوانی وجود دارد. زیبایی های زندگی را به چند دسته می توان تقسیم نمود:
دسته اوّل:
زیبایی هایی هستند که پی بردن به آنها نیاز به هیچ چیز خاصی ندارد بنابراین به راحتی قابل مشاهده هستند و همه افراد می توانند به آنها پی ببرند. مثل: زیبایی یک گل ، یک باغ ، یک خانه ، یک ماشین ، یک لباس و ...

دسته دوّم:
این دسته از زیبایی ها لطیفتر از دسته قبل هستند به طوری که به سادگی قابل درک شدن نیستند لذا هر کسی هم نمی تواند به وجود آنها پی ببرد و از آنها لذت ببرد. بلکه برای پی بردن به آنها و درک کردن آنها، باید شرایط خاصی ( علم و شناخت ) در فرد وجود داشته باشد. مثل زیبایی های ادبی مستتر در یک شعر. هر چه فرد آشنایی بیشتری با علم « ادبیات » داشته باشد ، بیشتر زیبایی های ادبی به کار رفته در یک شعر را درک می کند و لذت عمیق تری می برد.
مثال بالاتر آن ، قرآن است که دارای زیباییهای لفظی و ادبی بسیار زیادی است. ولی ما موقع تلاوت قرآن ، معمولاً متوجه آنها نمیشویم و از آن زیبایی ها هم لذت شایسته ای نمی بریم. اما آنهایی که با علم « ادبیات عرب » و سایر علوم مرتبط  آشنایی دارند ، به محض شنیدن یک آیه ، متوجه زیبایی های ادبی و لفظی و معنوی آن می شوند و چنان لذت می برند که گویی از جام شراب زلالی سر مست گشته اند.

دسته سوّم:
این دسته از زیبایی ها ، خیلی لطیفتر از دو دسته اول هستند. به طوری که برای پی بردن به آنها ، « صفای قلب » لازم است. یعنی برای درک کردن آنها ،علاوه بر شرط علمی ، نیازمند شرط عملی هم هستیم و باید فضای قلب خود را ( که مرکز احساس است ) از آلودگی های گناه پاک کنیم و آن را با اعمال صالح و عبادت پروردگار و ذکر مداوم و .... صیقلی و نورانی نمائیم تا  لطیف شود و بتواند آن زیبایی ها را درک کند و الا از درک آنها محروم می مانیم.
آنجا که حضرت علی اکبر علیه السلام می فرماید:  « شهادت ، نزد من از عسل شیرینتر است »، یا آنجایی که رزمندگان ما در شبهای عملیات برای شهید شدن خود دعا می کردند و اگر برای عملیات انتخاب نمی شدند ، یا از عملیات سالم بر می گشتند ، غمگین بودند ، از این مقوله است.

توجه مهم:
معمولاً کسانی که شرط لازم برای درک زیبایی های لطیف خصوصاً دسته سوم را ندارند ، متوجه « کمبود شرایط » در خودشان نیستند بلکه اساساً وجود آن « زیبایی » ها را انکار می کنند. چون پی بردن به « کمبود شرایط » در خود ، خود نیازمند سطوحی از علم و صفای قلب است که آنها ندارند!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( یکشنبه 86/9/25 :: ساعت 8:14 عصر )
»» صلاح همه زندگی ها

امام محمد باقر علیه‏السلام می فرمایند:
« صلاح جمیع المعایش وَ التّعاشر مِلاُْ مکیال: ثلثان فِطْنَة و ثُلُثُه تغافلٌ ». 
یعنی:
صلاح همه‏ زندگى‏ها و روابط و معاشرت با دیگران در پر نمودن پیمانه‏اى است که دو سوم آن هوش و فراست و زیرکى و یک سوم آن تغافل
( و خود را به غفلت زدن در بعضى از امور ) است.

:یکی از دانشمندان برجسته‏ اهل سنت به نام « جاحظ » افق زیبا و بلنداى این سخن حکیمانه‏ امام ( علیه السلام ) را اینگونه بیان می کند 
.قد جَمَع محمّد ابن على ابن الحسین علیهم‏السلام صلاح حال الدّنیا بِحذافیرها فى کلمتین
.یعنی : محمد ابن علی الحسین علیهم السلام ، مصلحت تمامى زندگى دنیا را در دو کلمه جمع نموده است



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( یکشنبه 86/9/25 :: ساعت 8:6 عصر )
»» نردبان علم: حرکت به بالا یا پائین؟

امام موسی الکاظم علیه السلام به نقل از حضرت امیر الموءمنین می فرمایند:
« رب عالم قد قتله جهله و علمه معه لا ینفعه ».
یعنی: چه بسا درس خوانده هایی که عالم اند ولی کشته جهل خودشان هستند و علمشان به آنها سودی نمی رساند .

انسان یا عاقل است یا گرفتار جهالت.
آنکه گرفتار جهالت است یا درس خوانده است یا درس نخوانده است.

علم، نردبان است. درس خواندن، تهیه کردن نردبان است.
آدم عالم می شود که عاقل بشود. در غیر این صورت علم سودی ندارد. آدم نردبان می سازد که دستش به سقف برسد... این نردبان را اگر به مهندس بدهند، با این نردبان بالا می رود و برق کشی می کند، اگر به مغنی بدهند، با آن به چاه می رود.

امام هفتم می فرمایند:
« اگر عالم شدی، بکوش که عاقل باشی ».

طبق بیان امام هفتم (ع) ، اگر کسی در حوزه یا دانشگاه، درس خواند و عالم شد، تازه نردبان پیدا کرده است و از این به بعد باید مواظب باشد که با این نردبان می خواهد دنیا تهیه کند، پول تهیه کند (مثل آن مغنی که با این نردبان به چاه می رود) ، یا می خواهد با این نردبان چیز بفهماند، جامعه را اصلاح کند،(مثل آن مهندسی که با این نردبان به بالا آمده است).

اگر کسی بخواهد « عاقل » بشود، نردبان اش « علم » است.
پس عقل مهم است. عقل آن است که ثمره اش « عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان » باشد...

اگر کسی عالم شد، در راه است، نردبان دست او هست. حال باید ببینیم با این نردبان بالا می آید یا خدای ناکرده پائین می رود  ...
( نقل از نوشتاری از آیت الله جوادی آملی - با اندکی تصرف دستوری )



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( پنج شنبه 86/9/22 :: ساعت 9:20 عصر )
»» محدودیتهای زندگی

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند:
من اکل ما
یشتهی و لبس ما یشتهی و رکب مایشتهی لم ینظر اللّه الیه حتى ینزع او یترک
.
یعنی:
هر کس هر آنچه را که هوس کرد بخورد و هر آنچه را که هوس کرد بپوشد و هر آنچه را که
هوس کرد سوار شود، خداوند به او نظر لطف نکند تا بمیرد یا این که آنها را ترک کند.

( تحف العقول-  صحفه  38 )
منظور این حدیث شریف ، به دست آوردن غذا یا لباس یا مرکب مورد علاقه از راه حرام  و غیر شرعی نیست. چون مسلماً این کار گناه است و تکلیف گناه هم مشخص است. بلکه منظور این است که اگر فردی دنباله رو خواسته ها و خواهش های دل خویش باشد ، هر چند از راه شرعی برود و مرتکب گناه هم نشود ، این اثر سوء را دارد. 

مقام معظم رهبری در جلسه درس خود در شرح این حدیث می فرمایند:

« در جمله « رکب مایشتهی »، احتمال دارد که معناى حقیقى کلمه مراد باشد؛ یعنى هر مرکبى که مورد میل اوست، انتخاب کند و احتمال دارد به معناى « رکب الامر » باشد؛ یعنى هر کارى دلش خواست انجام دهد.
به هرحال، نظر و توجه الهى که رأس همه خیرات و
مایه همه کمالات انسان در عالم وجود است؛ با ارتکاب این امور از انسان گرفته مى‏شود و ترک آن هم به این است که با ریاضت اختیارى، آنچه را که هوس مى‏کند و مى‏تواند انجام دهد کنار بگذارد
.
کسانى که قدرت انجام تمام مشتهیات خود را ندارند باید قدر بدانند؛ زیرا این نعمت بزرگى است که انسان در مقابل هوا و هوسهاى خود، میدان گسترده‏اى نداشته باشد. گرچه اگر بتواند و مبارزه کند، ثواب بیشترى دارد ».



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( دوشنبه 86/9/19 :: ساعت 1:57 عصر )
»» نتیجه در نسل بعد

ماجرای حضرت موسی و حضرت خضر ( علی نبیّنا و آله و علیهما السّلام ) در سوره کهف ذکر شده است. از جمله نکاتی که در این ماجرا وجود دارد ، در آیه 82 آن سوره است که می فرماید: « و کان ابوهما صالحاً ».
ماجرا این است که حضرت خضر علیه السّلام به همراه حضرت موسی علیه السّلام که از پیامبران اولوالعزم است ، در حین سفر به روستایی می رسند و در آنجا دیواری را می بینند که در حال فرو ریختن است. این دو پیامبر ، با وجودی که مردم روستا حاضر نشده بودند آنها را میهمان کنند و به آنها غذا بدهند و با وجود خستگی ناشی از سفر ، به بنایی مشغول می شوند و آن دیوار را تعمیر می کنند و هیچ مزدی هم برای این کار نمی گیرند!
بعد که حضرت موسی از کار کردن مجانی و بی مزد گلایه می کند ، حضرت خضر دلیل کار خود را برای وی اینگونه توضیح می دهد که : در زیر آن دیوار گنجی پنهان بود که مال دو یتیم بود که پدرشان مرد صالحی بود. اگر آن دیوار فرو می ریخت ، آن گنج آشکار می شد و دیگران آن را بر می داشتند. خداوند خواست که آن دیوار پا بر جا بماند تا آن دو یتیم بزرگ شوند و در آینده صاحب آن گنج شوند. 
یعنی به تعلیم قرآن ، صالح بودن پدر در طول حیاتش ، آن قدر مهم است و اثر دارد که بعد از فوت وی ، خداوند دو تن از پیامبران خود را می فرستد تا برای فرزندان وی بنایی کنند!

نتیجه 1 : درست است که در زمان ما نبوت ختم شده است و دیگر پیامبری نمی آید ، اما از ارزش صالح بودن چیزی کم نشده است و همچنان عمل صالح والدین در زندگی فرزندان آنها اثر دارد.
نتیجه 2 : نباید انتظار داشته باشیم که نتیجه همه اعمال صالح خود را به زودی ببینیم. گاهی خداوند پاداش برخی اعمال صالح انسان را در زندگی فرزندان وی می دهد.

البته این داستان نکات بیشتری دارد ، از جمله اینکه گنجی که در پای آن دیوار پنهان بود ، طلا و نقره نبود. بلکه لوحی بود که بر روی آن چند پند و اندرز نوشته شده بود و همین ماجرا اهمیّت نکات مندرج در آن لوح را می رساند... .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( دوشنبه 86/9/19 :: ساعت 1:46 عصر )
»» موقعیت های پنهان

هدف از « تغذیه » یا خوردن غذا ، تأمین مواد مورد نیاز سلولهای بدن است.
اصطلاح « گرسنگی پنهان » وقتی به کار می رود که یک فرد علیرغم اینکه غذای کافی صرف می کند و کاملاً سیر می شود ، سلولهای بدن وی مواد ضروری و مورد نیاز خود را به حد کافی دریافت نمی کنند و این کمبود ، طبیعتاً موجب بروز مشکلاتی در عملکرد برخی از دستگاههای مختلف بدن وی میگردد و نهایتاً « سلامت » فرد با اشکال مواجه می شود.

« گرسنگی پنهان » علل مختلفی می تواند داشته باشد: یا غذایی که فرد از آن استفاده می کند ، از نظر ارزش غذایی ضعیف است و مواد غذایی ارزشمندی برای بدن ندارد ؛ یا اینکه غدای مصرفی مشکلی ندارد بلکه دستگاه گوارش فرد نمی تواند مواد با ارزش و مورد نیاز بدن را از غذایی که وارد آن شده ، جذب نماید و به سلولهای مختلف برساند.

به همین قیاس ، افراد ممکن است از لحاظ های گوناگون ، دارای  موقعیّت های « پنهان » باشند:
فردی که ازدواج کرده ، از نظر شناسنامه ای متأهل است ، اگر به دلایل مختلف در خانواده خود به مودت و رحمت و آسایش کافی دست نیابد ، در واقع در موقعیّت « مجّردی پنهان » است.
کودکی که ظاهراً والدین وی در قید حیاتند ، اگر از آنها محبّت و توجّه و تربیت کافی دریافت نکند ، در موقعیّت « یتیمی پنهان » است. و ...

عاقلانه است که در هر جایگاهی که هستیم ، به خطر « موقعیت های پنهان » ایی که به ما مربوط می شوند کاملاً توجّه کنیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( دوشنبه 86/9/19 :: ساعت 1:14 عصر )
»» یک ویتامین ضروری

ویتامینها ، موادی هستند که وجود آنها به مقدار لازم در بدن ، برای سلامتی و عملکرد صحیح دستگاههای مختلف بدن ضروری است.

برخی عوامل و فاکتورهای روحی و روانی نیز وجود دارند که اگر ما آنها را در وجود خودمان نداشته باشیم یا مقدارشان در ما کافی نباشد ، از نظر عملکرد و رفتار دچار مشکلاتی می شویم و نتیجتاً زندگی ناشادی خواهیم داشت. و چه بسا: خودمان را بی عیب بدانیم و فکر بکنیم که علت مشکلات ما ، از ناحیه دیگران است!

یکی از مهمترین این فاکتورهای روحی ، « حلم » ( بردباری و شکیبایی ) است .

مقدار لازم این فاکتور:
(به نقل از یکی از ائمه محترم جمعه) : باید از هر سه برخورد دیگران که باعث ناراحتی شما می شود ، دو تای آن را نادیده بگیرید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( یکشنبه 86/9/4 :: ساعت 2:46 عصر )
   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

111
لزوم بصیرت و روشنگری
فرمول گرفتاری ها و مشکلات و راه حل آنها
اهمیت خوش بینی
ما هم از دینداری شما تعجب می کنیم!!
سیا ، اسکار ، و اسکار سیاسی
شرایط دریافت کمک الهی در مشکلات
تنها کاری که باید در زندگی بکنیم
برخی توصیهها و دستورالعملها از علامه قاضی
نقشه خانواده (راه و روش رفتار با همسر)
زندگی جدید (2)
جملات حکیمانه درباره کار و تلاش
یا جواد الائمه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 19
>> مجموع بازدیدها: 368998
» درباره من

تخته سیاه
میرزا
1- اِنْ کُلُّ مَنْ فیِ‏ السَّماواتِ وَ الأرْضِ اِلاّ أتِی الرَّحْمنِ عَبداً (مریم/93 ) 2- ان تنکرونی فأنا ابن الحسن * سبط النبی المصطفی المؤتمن.

» پیوندهای روزانه

راسخون [12]
پایگاه اطلاع رسانی جهان تشیع [103]
شبکه جهانی تلویزیونی سلام [72]
کرامات حضرت اباالفضل العباس علیه السلام [142]
پخش زنده از حرم امام رضا علیه السلام [87]
بانک فیلم و صوت مذهبی (با قطعات ویژه برای موبایل) [138]
مشاوره آنلاین [117]
سئوال از نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها [20]
شبکه اطلاع رسانی امام حسین علیه السلام [111]
پخش زنده از کربلا ( حرم امام حسین علیه السلام ) [158]
یادداشتهای شخصی احمدی نژاد [111]
صبح ( سایت شهید ) [114]
روایت شهدا [89]
نشریه الکترونیکی پرسمان [91]
صالحین [76]
[آرشیو(21)]

» آرشیو مطالب
نوشته های پیشین
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1387
تابستان 1388
زمستان 88
پاییز 88
بهار 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پرورش دینی
قطره و دریا
دل نوشته های علمی پژوهشی تجربی
بانوی دشت رویا
عاشق آسمونی
قائــــم
همفکری
شعله ی آواز
لنگه کفش
شین مثل شعور
دلتنگ...
رو به آسمان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
پیاده تا عرش
شبکه اطلاع رسانی آموزه ( اخلاق و عرفان ) AMOOZEH.IR
اجتماعی
منتظرظهور
بوستـــــان ادب و عـرفــان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
دل نوشته های یک دختر شهید
کلبه درویشی
سرای اندیشه
حسن آباد جرقویه
سیب خیال
کربلایی دیگر
حجت البالغه
هواداران همای پرواز
PARANDEYE 3 PA
حضرت عشق جل جلاله
دریاچه ی قو
یک کلمه حرف حساب
وبلاگ حامیان ولایت
ستارگان دوکوهه
شلمچه
ستاره آسمان
کوسالان
وبلاگ پایگاه امام حسین (ع) شهرستان البرز
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
سکوت سنگ، فریاد دل
.: شهر عشق :.
مــــ هــر بـا ن
سالک
رنگارنگه
محقق دانشگاه
جرعه ای از شراب عشق
زندگی رسم خوشایندیست
برادران شهید هاشمی
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
روزنه
آواز پرجبرئیل
ولایت مداری
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
عاشقانه
سخنرانی و متن روضه های استاد مهدی توکلی
ارجان فیزیوتراپی
پری برای پریدن
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
تاملاقات خدا ٰ ان تقوموا لله ٰ...
احساس با تو بودن
سلوک
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله و دانلود)
سرباز سبز امام خامنه ای
ساعت به وقت کربلا
حاجی
حاج رضوان
دل نوشته های من
رئوف
لــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )
وبلاگ کفش ؟!
زورخانه باباعلی
بهترین دوست من
عشق یعنی ح ، سین ، یاء و نون
بر و بچه های ارزشی
مذهب عشق
پایگاه سایبری حجة الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
آغاز راه
پنجره ای رو به باغ
عاشقانه
عــــشقـــــولـــــک
میثاق طلبگی
امیدزهرا
دوستانه
نکته هایی از قرآن
شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
دکتر علی حاجی ستوده
صراط سلوک
fazestan
علمی-فرهنکی-هنری-ورزشی
مرغ خوشخوان
زندگی آرام
فقط خدا
هیئت محبان الزهرا (س)- شهرستان اسلامشهر
بازمانده تنهای تنها
فرزندان خورشید (مقام سادات)

نورالهدی
نامه هایی از خلیج همیشه فارس
دوست
بسم الله الرحمن الرحیم
صمیمانه ...
انوار الهی
حرفهای ما دوتا
یادداشت های یک روحانی
دفترچه‏ی آبی
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
قدرت شیطان
حریم یاس
تو میتونی !! اخبار جنبش دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ اس ام اس جک
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
ققنوس شعر و عشق
اس ام اس عاشقانه
و خدایی که در این نزدیکیست
زیر آسمان خدا
مذهبی
هانیبال
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
جوکستان ، اس ام اس ، جوک ، لطیفه ، طنز ،jok+sms
یک قدم تا پشت خاکریز
ترنم بهاری
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
پنجره
مدیریت کلماتی
اخلاق و رفتار اسلامی
عصارخانه بهبهان
بزرگترین لینکستان مذهبی
دکتر علی حاجی ستوده
شاعر اهل بیت (ع) عبدالله بیگدلی
کهکشان حافظه
مــــفـــتـــــــــــــــاح
سرباز 314
وبلاگستان 8 دی
طب اسلامی و ایرانی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان




























» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب